انفاق و جايگاه آن در توسعه و ترويج علم و دانش با تاكيد بر وقف

Spending and It’s Position in Knowledge and Science Development and Promotion, Emphasizing on Devotion

انفاق به عنوان يكي از راه هاي از بين بردن اختلافات طبقاتي غيرعادلانه ناشي از بي عدالتي هاي اجتماعي در اسلام تلقي شده كه باعث كم رنگ تر شدن اين اختلافات در تمام طبقات مي گردد. گسترش فرهنگ وقف، به عنوان بارزترين مصداق احسان، انفاق، صدقه جاريه، تعاون و ...، يكي از عمده ترين فاكتورهاي انهدام تراكم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب براي رشد ارزش هاي معنوي و الهي، در شكل توزيع عادلانه ثروت، محسوب مي شود. در اين مقاله با بررسي جايگاه وقف در منابع اسلامي، موقوفاتي كه سبب ارتقاء سطح تحصيلات، به خصوص در سطوح بالاتر دانشگاهي مي باشد، مورد توجه قرارگرفته است. اين مسئله با استفاده از مدل داده هاي تركيبي و روش بوت استرپ براي محاسبه خطاي استاندارد مدل، طي سال هاي 1390-1382 برآورد شده كه نتايج آن بيانگر اثر معنادار و مثبت هزينه هاي مذهبي به عنوان شاخصي از انفاق، بر ترويج علم در مدل مورد بررسي است. دستاورد اين تحقيق تلاشي در جهت كاهش آسيب هاي اجتماعي از طريق تشويق به انفاق و افزايش آگاهي از پيامدهاي عدم انفاق در جامعه اسلامي است.

Spending has been encountered as a way of eliminating unfair class distinctions، due to social injustices in Islam and has been faded these distinctions among different classes. Devotion culture development ، as the most sensible form of benefaction، spending، charity، cooperation and etc.، is one of the most significant factors in destructing wealth aggregation in part of a society and create a proper basis for moral and divine values growth، in form of justly distribution of wealth. In this paper by studying the position of devotion in Islamic resources، ones which caused educationpromotion، particularly in graduated levels of universities، has been considered. This issue has been estimated by taking benefit of panel data model and bootstrap approach for calculating model’s standard error، during 1382 – 1390، and results indicate the significant and positive effect of religious expenditures، as an indicator of spending، on education promotion in our model. The outcome of this research is an attempt in order to reduce social damages through spending encouragement and enhancing people awareness in absence of spending consequences in an Islamic society.