عنوان مقاله :
تخصيص نامناسب منابع و رشد اقتصادي ايران؛ رويكرد داده-ستانده
عنوان به زبان ديگر :
Misallocation of Resources and Economic Growth in Iran: An Input-Output Approach
پديد آورندگان :
جهانگرد، اسفنديار دانشگاه علامه طباطبائي - گروه اقتصاد نظري
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 69
كليدواژه :
كالاها و خدمات واسطهاي , رشد اقتصادي , تخصيص منابع , جدول داده- ستانده
چكيده فارسي :
يكي از مسايل اقتصاد ايران كم رشدي است. نخستين جوابي كه اقتصاددانان مايل به اظهار آن به هنگام كشف موفقيت يا شكست اقتصادي، يك كشور يا يك منطقه هستند اين است كه عامل تعيينكننده كليدي رشد اقتصادي، نرخ سرمايهگذاري مي باشد. اينكه چرا سرمايهگذاري دركشوري زياد است اما رشد اقتصادي حاصل نشده است، نياز به بررسي ساختارهاي آن اقتصاد و كاركرد آنها دارد. انتقال ساختار همزمان با سرمايهگذاري در زير ساخت ها مي تواند سوخت و انرژي رشد سريع خودش باشد اما اگر سرمايهگذاري در زيرساختها با انتقال ساختار اقتصاد حمايت نشود باعث از نفس افتادن رشد شده و احتمال وقوع رشد اتفاقي فراهم ميشود. يكي از مسايل مهم در پرداختن به علل رشد اقتصادي در خصوص انتقال ساختار بررسي تحول تخصيص منابع در اقتصاد است. تخصيص نامناسب در "داخل بخش" يا در "بين بخشها" وجود دارد. هر دو نوع تخصيص نامناسب منابع مهم است اما در اين مقاله هدف ما بررسي نقش تخصيص منابع بين بخشي در توليد طي دوره 1352 تا 1390 براي پاسخ به سؤال كم رشدي اقتصاد ايران است. براي اين امر از جداول داده- ستانده سال هاي 1352، 1365، 1370،1380 و 1390 ملي ايران در قالب 19 بخش به قيمت ثابت استفاده مي شود. نتايج نشان ميدهد متوسط ضريب فزاينده توليد اقتصاد ايران برابر ۱/۸ است و ساختار تخصيص منابع آن از بخشهاي كشاورزي بهسمت برخي فعاليتهاي صنعتي و خدماتي سوق يافته است و با كشورهاي توسعه يافته وحتي در حال توسعه متفاوت ميباشد.
چكيده لاتين :
The Iranian economy suffers from low economic growth despite having access to enormous reserves of natural resources. The role of investment rate as the driving force of economic growth has been the focus of much debate among macroeconomists. This raises an important question: Why does growth in Iran remain low despite of high investment? One way to answer this question is to look at the relationship between economic structures and performances. Contributing to the literature in the field, we incorporate intermediate goods in our calculation of inter sectoral resource allocation for the purposes of production analysis over the period of 1973-2011. Five national input-output tables for the years of 1973, 1986, 1991, 2001 and 2011 consisting of 19 sectors in current prices have been used in this study. The results showed that the average production multiplier is 1.8. The overall findings revealed that the structural transformation has shifted from agriculture to some industries and service sectors which differs from the experiences of developing and developed countries.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اقتصادي ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اقتصادي ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 69 سال 1395