عنوان مقاله :
بررسي ديدگاه متكلمان اماميه درباره گستره علم امام با تكيه بر روايات
عنوان به زبان ديگر :
Examining the View of Imamiyyah Theologians on the Domain of the Imam's Knowledge on the Basis of Narrations
پديد آورندگان :
فارياب، محمدحسين مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 15
كليدواژه :
گستره علم , متكلمان , علم امام , حله , شهر ري , بغداد
چكيده فارسي :
مسئله«علم امام»از دل مشغولي هاي متكلمان اماميه در طول تاريخ بوده است.اين مسئله، خود داراي ريزموضوعاتي مانند: ماهيت علم امام، منابع علم امام و گستره علم امام است. نوشته حاضر، به بررسي گسترة علم امام مي پردازد. نگارنده ابتدا نظريات نسل طلايي كلام شيعه، يعني بزرگان سه مكتب كلامي بغداد، ري و حلّه را تبيين كرده و آن گاه به بررسي ديدگاه آن ها پرداخته است. متكلمان اماميه در سه مكتب يادشده، به طور عمده بر ضرورت علم به دين براي امام تاكيد كرده اند و دربارة فراتر از آن، با احتياط سخن گفته اند. به نظر ميرسد عقل به راحتي، ضرورت داشتن علومي را كه امام براي انجام وظايفش به آن نياز دارد اثبات مي كند، اما نسبت به فراتر از آن، تنها مرجع حل اختلاف، روايات معصومان عليه السلام است. بر اساس روايات معتبر، امام چنين نيست كه بالفعل همه چيز را بداند، اما اگر اراده كند و بخواهد، خداوند او را آگاه مي سازد.
چكيده لاتين :
The issue of the Imam's knowledge had been one of the concerns of
Imamiyyah theologians during the history. This issue has sub-topics such as
the nature of Imam's knowledge, the sources of Imam's knowledge and the
domain of Imam's knowledge. The present writing investigates the domain of
Imam's knowledge. The author explains at first the theories of the golden
generation of Shi'a Kalam that is the scholars of three Kalami schools of
Baghdad, Rey and Hellah, and, then examined their views. The Imami
theologians in the three above mentioned schools mainly emphasized on the
necessity of knowledge in religion, but cautiously talked about what is
beyond it. It seems that the human reason easily prove the necessity of
having the knowledge that Imam need it for performing his duties, but
beyond that, the Narrations of the infallible Imams (p. b. u. t.) are the only
reference for solving the differences. According to the authentic narrations,
the Imam is not as such that knows everything at the moment, but if he will,
God will inform him.
چكيده عربي :
إن مسألة علم الإمام هي من المسائل التي شغلت أذهان متكلمي الإمامية علي مر التاريخ، و لها
مسائل فرعية نظير: ماهية علم الإمام، و مصادر علم الإمام، وسعة نطاق علم الإمام. البحث الحاضر
يتناول دراسة سعة نطاق علم الإمام، فأوضحنا أولاً النظريات المطروحة في العصر الذهبي لكلام
الإمامية أعني كبار متكلمي الإمامية في المدارس الثلاث: بغداد و الحلة و الري. ثم عقبناه بدراسة
نظرياتهم. و يؤكد متكلمو الإمامية في هذه المدارس الثلاث بشكل عام علي ضرورة علم الإمام
بالدين، و أما فيما سواه فقد راعوا جانب الاحتياط في بيان ذلك. و الذي يبدو في النظر أن العقل
بإمكانه إثبات ضرورة علم الإمام بأمور يحتاج اليها لأداء وظيفته، بسهولة. و أما ما سوي ذلك فإن
و علي ضوء الروايات المعتبرة فإن الإمام .D مرجعنا الوحيد هو الروايات الواردة عن المعصومين
لا يعلم كل شيء بالفعل، و لكنه إن أراد أن يعلم فإن الله سيعلمه ذلك.
عنوان نشريه :
تحقيقات كلامي
عنوان نشريه :
تحقيقات كلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 15 سال 1395