خدا و مسأله شر(درد و رنج)

God and the problem of evil

یكی از مهم‌ترین مسائل كلام و فلسفۀ دین، مسئلۀ شر (درد و رنج) و ارتباط آن با خدا و صفات اوست. به این‌صورت كه چرا از سویی، خداوند قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه علی‌الاطلاق است و از سوی دیگر، در جهان شر (درد و رنج ) وجود دارد. در این نوشته ، به یك رویكرد (پاسخ) مهم و مشهور، اما از دو نظرگاه طبیعی و وجودی (كه از جانب فلاسفه و متكلمان مطرح شده) پرداخته شده است. طبیعی از این نظر كه شرور لازمۀ خیرات هستند و بدون شر، خیر یا متحقق نمی‌شود یا در صورت تحقق درك‌شدنی نیست. برای پدیدآمدن خیر، شر ضرورت دارد. یعنی اهمیت شر به‌گونه‌ای است كه اگر از بین رفت، خیر را هم با خودش می‌برد و از این نظر است كه خدا خیر و شر را با هم آفریده است. و وجودی از این لحاظ كه شرور و درد و رنج‌ها سبب می‌شوند كه وقتی انسان به خودش مراجعه می‌كند، ببیند كه خدا و موجود ماورایی وجود دارد كه دست‌اندركار جهان و غیر از ما انسان‌هاست و رابطۀ نزدیكی با ما دارد و ما نیز وابستگی شدیدی به او داریم. همچنین با تجربۀ درد و رنج‌ها می‌فهمیم كه انسان‌های دیگر نیز درد و رنج را تحمل می‌كنند و سبب می‌شود با آنها اظهار همدردی كنیم.    

.یكی از مهمترین مسائل كلام و فلسفه دین، مسأله شر (درد و رنج) و ارتباط آن با خدا و صفات او است . به این صورت كه چرا از سویی، خداوند قادرمطلق، عالم مطلق و خیرخواه علی الاطلاق وجود دارد و از سویی دیگر، در جهان شر (درد و رنج ) وجود دارد. در این نوشته ، به یك رویكرد( پاسخ) مهم و مشهور كه از جانب فلاسفه و متكلمان مطرح شده است، پرداخته شده است. این كه : شرور لازمه خیرات هستند و بدون شر خیر یا متحقق نمی شود یا در صورت تحقق قابل درك نیست. برای پدیدآمدن خیر ، شر ضرورن دارد یعنی شر اهمیتش به گونه ای است كه اگر از بین رفت، خیر را هم با خودش می برد و از این نظر است كه خدا خیر و شر را با هم آفریده است یعنی برای وجود خیر، وجود شر ضروری است.