بررسي تطبيقي و سبك شناسانه جلوه هاي پايداري در شعر نزار قباني و نصرالله مرداني (مطالعه موردپژوهانه: دو سرودة «طريق واحد» و «سمند صاعقه)

The Comparative Study of Prison Literature In "Varagh Parehaye Zend@n" Bozorg Alavi And "Shark Almutwasset" Abdul Rahman Munif

جستار پيش رو، كوششي است تطبيقي و سبك­شناسانة دو سرودة «طريق واحد» از نزار قباني (1998-1923) و «سمند صاعقه» از نصرالله مرداني (1383-1326). دو اديب يادشده كه با هجوم ملّت­هاي بيگانه به كشورهاي فلسطين و ايران روبه­رو هستند، در سرودة خويش، ضمن دعوت به حضور سريع در ميدان نبرد، مخاطب را به ايستادگي و پايداري در برابر اشغالگران فرامي­خوانند. اين مقاله درصدد بررسي سبك­شناسانة همساني­ها و ناهمساني‌هاي موضوعي و فنّي جلوه­هاي پايداري دو سروده، در سه سطح فكري و ادبي و زباني با تكيه بر چارچوب‌هاي ادبيّات تطبيقي است. مهم­ترين يافته­هاي برآمده از اين پژوهش نشان مي­دهد كه دو شاعر در سرودة خود با به كارگيري واژگان و عبارات الهام­بخش پايداري و اسلوب تكرار و همچنين استفاده از تصاوير فنّي، در پي انتقال مفهوم خويش به مخاطب هستند. به لحاظ موضوعي، سرودة مرداني بر مفهوم شهادت، به عنوان يكي از مؤلّفه­هاي ادبيّات پايداري تأكيد مي­ورزد، امّا گسترة جغرافيايي پايداري در سرودة قباني فراگيرتر است.

Bozorg Alavi (1375-1283) and Abdul Rahman Munif (2004-1933) is the most capable contemporary writers of prison literature in the Arabic and Persian literature. There are in Bozorg Alavi's Munif's works that abounded with wall, prison and the pain and torture everywhere. Explanation of the novel Shark Almutwasset by Abdul Rahman Munif And "Varagh Parehaye Zend@n" Bozorg Alavi show the staff's violence with political prisoners illustrating the terrible condition of Reza king's colonialism in Shark Almutwasset (Arabic countries), as matter of fact, the method is descriptive-analytical due to American school of comparative literature.