شماره ركورد :
952602
عنوان مقاله :
مصرف، قابليت هضم و فراسنجه‌هاي خوني تليسه هاي سيستاني تغذيه شده با علوفه ني عمل آوري شده با اوره
عنوان به زبان ديگر :
Intake, Digestibility and blood metabolites of Sistani heifers fed urea treated common reed
پديد آورندگان :
مختارپور، امير دانشگاه زابل - پژوهشكده دام هاي خاص , جهان تيغ، مهدي دانشگاه زابل - دانشكده دامپزشكي - گروه علوم درمانگاهي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 4
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
133
تا صفحه :
148
كليدواژه :
علوفه ني , تليسه سيستاني , اوره
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: درمناطق خشك و نيمه خشك، گونه‌هاي حيواني كه پرورش داده مي‌شوند اغلب دام‌هاي بومي هستند. اين سيستم پرورش، ورودي كم و بهره‌وري كمي دارد. منابع علوفه‌اي كه در اين مناطق وجود دارد اغلب جوابگوي نياز حيوان به صورت كمي و يا كيفي نمي باشد. از اين رو، به كار بردن راهكارهايي كه بتواند منجر به افزايش راندمان استفاده از مواد مغذي موجود در علوفه براي حيوان شود، ضروري به نظر مي‌رسد. در منطقه سيستان، علوفه ني و كاه غلات بيشترين سهم را در تغذيه تليسه‌هاي سيستاني دارد ولي، آزمايشات درون تني براي بررسي تاثير علوفه ني با و بدون عمل آوري با اوره انجام نگرفته است. بنابراين، هدف از اين آزمايش بررسي ميزان خوراك مصرفي و قابليت هضم مواد مغذي در تليسه‌هاي سيستاني تغذيه شده با علوفه ني به عنوان تنها منبع خوراكي بود. مواد و روش‌ها: 15 راس تليسه سيستاني با ميانگين وزن 26±180 كيلوگرم در قالب يك طرح كاملا تصادفي استفاده شدند. تيمارها عبارت بودند از: 1) علوفه ني بدون عمل آوري، 2) علوفه ني عمل آوري شده با 1 درصد ماده خشك اوره و 3) علوفه ني عمل آوري شده با 2 درصد ماده خشك اوره. اوره ابتدا در آب حل و به علوفه ني اضافه شد و سپس به مدت 21 روز ذخيره شدند. مصرف و قابليت هضم مواد مغذي و برخي فراسنجه‌هاي خوني اندازه‌گيري شدند. يافته‌ها: ميزان پروتئين خام علوفه‌هاي عمل آوري شده با اوره نسبت به تيمار شاهد بيشتر بود (۰/۰۵>P) ولي ساير مواد مغذي تحت تاثير اوره قرار نگرفت. ميانگين مصرف خوراك براي تيمارهاي كنترل و عمل آوري شده با ۱ و ۲ درصد ماده خشك اوره به ترتيب برابر ۱/۸۳، ۱/۹۲ و ۱/۹۷ كيلوگرم در روز بود. اگر چه ميزان مصرف ماده خشك ني در تليسه ها به طور معني داري تحت تاثير اضافه كردن اوره قرار نگرفت ولي ۶/۳ درصد نسبت به تمار كنترل بيشتر بود. مصرف پروتئين خام در تليسه هاي تغذيه شده با علوفه ني عمل آوري شده با اوره افزايش يافت (۰/۰۵>P). قابليت هضم ماده خشك و مواد مغذي شامل ماده آلي، الياف نامحلول در شوينده خنثي (NDF) و اسيدي (ADF) با افزودن اوره چه به صورت خطي و يا درجه دوم تحت تاثير قرار نگرفت. قابليت هضم پروتئين خام با افزايش اوره بيشتر شد (۰/۰۵>P). فراسنجه هاي خوني مورد مطالعه به طور معني داري تحت تاثير اضافه كردن اوره قرار نگرفتند. اما تليسه هاي تغذيه شده با علوفه ني عمل آوري شده با اوره داراي روند رو به افزايش آلكالين فسفاتاز بودند (۰/۱۰>P). غلظت نيتروژن اوره اي سرم خون در همه تيمارها كمتر از دامنه طبيعي بود كه نشان دهنده كمبود پروتئين جيره مي باشد. نتيجه گيري: به طور كلي با توجه به فقير بودن علوفه ني از لحاظ محتواي پروتئين، استفاده از 2 درصد اوره به عنوان مكمل ارزان قيمت در جيره تليسه‌هاي سيستاني منجر به افزايش ميزان پروتئين خام و متعاقب آن بهبود غير معني‌دار خوراك مصرفي و افزايش قابليت هضم پروتئين شد و همچنين مي‌توان بخشي از احتياجات پروتئيني آن را تامين كرد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: In arid and semi arid areas, the animal species reared are local breeds. This rearing system is almost low input with low productivity. Forage sources would not quantitatively and qualitatively provide animal requirements in these regions. So, it seems necessary to use feeding strategies in order to increase feed efficiency. In Sistan region, common reed and cereal straws contribute the most part of Sistani heifers diet, however, few in vivo experiments has been conducted to evaluate the effect of urea treated common reed. Therefore, the aim of this study was to assess feed intake and digestibility of nutrients in Sitani heifers fed on common reed as a sole diet. Materials and methods: Fifteen Sistani heifers with the average weight of 180 ± 21 kg were used in a completely randomized design. Treatments were as follows: 1) common reed without treating with urea, 2) common reed treated with1% of DM urea, and 3) common reed treated with 1% of DM urea. Urea was first dissolved in water and added to the common reed and then stored for 21 d. Nutrients intake and digestibility and some blood metabolites were determined. Results: The content of CP in treated common reed was higher than control (P<0.05), however, other nutrients were not affected by treatments. The average intake of DM for control and 1 and 2% urea was 1.83, 1.92 and 1.97 kg/d, respectively. Although, DM intake of common reed fed heifers was not significantly affected by addition of urea, it was increased by 6.3%. CP intake increased in heifers fed urea treated common reed (P<0.05). Digestibility of DM and nutrients including OM, NDF and ADF was not linearly or quadratically affected by addition of urea. However, CP digestibility increased by increasing urea addition. Blood metabolites were not affected by urea treatment, however, heifers fed with urea tend to had more ALP concentration (P<0.10). Concentrations of serum urea nitrogen were lower than normal values for cows which indicated protein deficiency in the diet. Conclusion: Generally, due to CP deficiency of common reed (lower than 3% of DM), application of urea at 2% as a low cost protein source in the diet of Sistani heifers could lead to increase in CP content and consequently improvement in CP intake and digestibility and also partly provided its requirements.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
پژوهش در نشخواركنندگان
فايل PDF :
3624663
عنوان نشريه :
پژوهش در نشخواركنندگان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1395
لينک به اين مدرک :
بازگشت