بازنمايي تصوير پليس در عرصه عمومي جامعه با كمك رسانه (با تاكيد بر ايجاد احساس امنيت در محل زندگي)

رسانه ها، از جايگاه ممتاز و بي بديلي براي ظرفيت سازي در عرصه اعتماد سازي، مشروعيت بخشي و مقبوليت دهي به برنامه هاي اجرايي، در عرصه هاي گوناگون ارتباط نهادهاي جامعه و مردم برخوردار مي باشند. رسانه ها هر روزه، به صورت مستقيم و غيرمستقيم، از طريق بيان يا حذف، با استفاده از تصاوير يا كلمات، به صورت سرگرمي، خبر، آگهي و... حوزه هايي از معني، ارتباط و نماد را توليد مي كنند و به واسطه انتقال اين صورت هاي نمادين، به تصويرسازي از مفاهيم و مقولات متعدد جامعه مي پردازند. گسترش ارتباطات و تسريع فرايند جهاني شدن، ضرورت بازنمايي تصويري متمايز از پليس را در رسانه هاي جمعي به منظور تأثير بر عرصه عمومي از حيث افزايش احساس امنيت در محل زندگي آنان، ضروري ساخته است. بنابر اين، اين مقاله به بررسي بازنمايي تصوير پليس ايران در رسانه هاي جمعي و تأثير آن بر عرصه عمومي جامعه و محل زندگي مي پردازد. عرصه عمومي پديده اي رواني اجتماعي و خصلتي، جمعي مي باشد و عبارت است از ارزيابي، روش و نظر مشترك گروهي اجتماعي، در مسئله اي كه همگان به آن توجه و علاقه دارند و در لحظه معيني، بين عده زيادي از افراد و قشرهاي مختلف جامعه، به نسبت عموميت مي يابد و عامه مردم در محل زندگي خود آن را مي پذيرند. روش به كار رفته در اين بررسي، روش تحليل نشانه شناختي است. اين روش در زمره روش هاي كيفي تحقيق، در متون رسانه اي به شمار مي رود. در روش بررسي حاضر، به اين موضوع توجه مي شود كه در يك متن رسانه اي مانند: مجموعه تلويزيوني كه در اين مقاله بررسي مي شود، چگونه معاني توليد شده اند. نتايج اين تحقيق نشان مي دهدكه رسانه تلويزيون با نمايش مجموعه تلوزيوني هوش سياه در سال هاي گذشته، براي اولين بار به صورت جدي، به بحث جرايم رايانه اي و الكترونيكي در فضاي مجازي و رايانه اي (سايبري) توجه نمود كه اين بازنمايي، موجب شكل گيري تصويري توانمندتر و قوي تر از پليس، در عرصه عمومي و محل زندگي شده است.