الگويي براي تصميم گيري در مورد ايجاد كسب و كار جديد با رويكرد نظريه داده بنياد

A model of Decision-making for New Venture Creation: a Grounded Theory approach

اتخاذ رويكرد غايت گرا، امكان تبيين مناسب فرآيند تصميم گيري كارآفرينان را فراهم نمي كند. اين پژوهش در تلاش است، ضمن اتخاذ رويكرد غيرغايت گرا و در چارچوب طرح پژوهش كيفي نظريه پردازي داده بنياد، به واكاوي فرآيند تصميم گيري ايجاد كسب وكار جديد، در نمونه اي از كارآفرينان نوپاي حوزه كسب وكارهاي فناور پيشرفته (نانو و زيست فناوري) ايران بپردازد. گردآوري داده ها با استفاده از مصاحبه هاي كيفي با 20 كارآفرين نمونه نظري پژوهش انجام شد. تحليل داده هاي گردآوري شده، توسط سه رويه يكپارچه كدگذاري باز، محوري و انتخابي صورت پذيرفت. نتايج تحليل ها، 6 مقوله را به عنوان عناصر تشكيل دهنده فرآيند مورد مطالعه، تعيين كرد. اين مقوله ها شامل «ويژگي ها و پيشينه كارآفرين»، «شرايط خاص زمينه اي»، «شرايط عمومي زمينه اي»، «گرايش و شايستگي كارآفرينانه»، «شناسايي، ارزيابي و توانمندسازي»، و «تصميم ايجاد كسب وكار» مي باشند. گزاره هاي ناظر بر روابط ميان مقوله ها، امكان توسعه الگوي تصميم گيري ايجاد كسب وكار جديد در نمونه كارآفرينان حوزه كسب وكارهاي فناور پيشرفته ايران را فراهم مي كند. همچنين، فرآيند مورد مطالعه، در قالب خط داستان نظريه داده بنياد، تبيين مي گردد.

The decision-making process of entrepreneurs is not appropriately explainable through utilizing teleological approach. Through a non-teleological approach and employing a grounded theory research design, this research aims to explore a process of new venture creation decision-making in a sample of nascent entrepreneurs in Iranian high-tech businesses. Data collection was conducted through qualitative event-based interviews with 20 nascent entrepreneurs of the research theoretical sample. Analysis of gathered data was done by three integrated procedures of open, axial and selective coding. Results determine six categories as constituent elements of the studied process. These categories are "entrepreneur’s properties and background", "specific contextual conditions", "general contextual conditions", "entrepreneurial orientation and competency", "identification, evaluation and empowerment" and "venture creation decision". Propositions concerning the relationships between the categories, lead to development of the model of new venture creation decision-making in the sample of entrepreneurs of Iranian high-tech businesses. Moreover, the studied process is explained by the story line of the substantive grounded theory.