عنوان مقاله :
ارزيابي تاثير ناسازگاري زماني بر تورم در ايران با رويكرد FOMC
عنوان فرعي :
Studying the Effect of Time Inconsistency on Inflation in Iran Using the FMOC Approach
پديد آورنده :
عباسی نژاد حسین
پديد آورندگان :
گودرزي فراهاني يزدان نويسنده دانشكده اقتصاد,دانشگاه تهران,ايران , جلیلی كامجو سید پرویز نويسنده استادیار اقتصاد، دانشگاه آیت ا.. بروجردی (ره) Jalili Kamju Seyedparviz
سازمان :
استاد دانشكده اقتصاد، دانشگاه تهران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 0
كليدواژه :
صلاحديد , تورش تورمي , تورم , سياست تعهد , ناسازگاري زماني
چكيده فارسي :
در اقتصاد كلان، مصادیق ناسازگاری زمانی را در مواردی مانند مصالحهی بین تورم و بیكاری میتوان یافت. به طور كلی مفهوم ناسازگاری زمانی اشاره به تفاوت بین بهینه بودن بر اساس گذشته و بر اساس آینده دارد. با یك نرخ معین بیكاری هر گاه نرخ انتظاری مردم از تورم پائین باشد، نرخ تورم در عمل نیز پائین خواهد بود. این امر به بانك مركزی و مقامات این انگیزه را میدهد تا بر اساس ناسازگاری زمانی و قدرت صلاحدیدی خود سعی بر اجرای سیاست جهت كاهش نرخ بیكاری و افزایش رفاه جامعه داشته باشند. بر این اساس، پژوهش حاضر به ارزیابی مساله ناسازگاری زمانی و اثرات آن بر تورم پرداخته و به دنبال وجود یا عدم وجود ناسازگاری زمانی سیاست پولی و میزان آن در تورم ایران است. برای این منظور با استفاده از مدل ارائه شده توسط كلارك و همكاران (1999) و ریچارد ماش (2000) به آزمون این مساله برای اقتصاد ایران در دوره زمانی 1393-1350 پرداخته شده است. نتایج نشان دهنده این موضوع بود كه طی سالهای ذكر شده برای اقتصاد ایران، مساله ناسازگاری زمانی وجود داشته است و تورش تورمی از 68/9% در دوره زمانی 1373-1350 به 15/8% در دوره 1393-1374 كاهش یافته به این مفهوم كه تورم ناشی از ناسازگاری زمانی در سیاست پولی در دوره 1373-1350 در مقایسه با دوره 1393-1374 بیشتر بوده است.
چكيده لاتين :
In macroeconomics, we can find evidence of time inconsistency in cases like tradeoff between inflation and unemployment. Generally, the difference between ex ante and ex post optimalities is known as ‘time inconsistency’. Subject to a certain unemployment rate, when the expected rate of inflation is low, the inflation rate will, indeed, be low too. This will give an incentive to the central bank and authorities to enforce a policy to decrease the unemployment rate and increase the society’s welfare based on time inconsistency and their own discretionary power. Accordingly, this paper studies the time inconsistency issue and its effects on inflation and seeks to investigate the existence or non-existence of time inconsistency and its rate in the monetary policies of Iran. In this regard, by applying the model suggested by Clark et al. (1999) and Richard Mash (2000) for Iran based on the data related to the period of 1971-2014, we show that, in these years, there has existed time inconsistency in Iran’s economy and that the inflationary bias decreased from 9.68% in the period of 1971-1994 to 8.15% in the period of 1995-2014; hence, time inconsistency in the period of 1971-1994 had more effect in comparison with the period of 1995-2014.
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1395