عنوان مقاله :
تعزير مالي و جريمه دولتي براي مطالبات غيرجاري در بانكداري اسلامي
عنوان فرعي :
Financial Taייzir and Governmental Penalties for Non-performing Receivables in Islamic Banking
پديد آورنده :
موسويان سيدعباس
پديد آورندگان :
ملاكريمي فرشته نويسنده
سازمان :
استاد پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 0
كليدواژه :
حاكميت دولت اسلامي , مطالبات غيرجاري , وجه التزام , تعزير مالي
چكيده فارسي :
روش رايج براي جلوگيري از مطالبات غيرجاري در نظام بانكي كشور، وجه التزام تاخير تاديه است. اين راهكار به دليل تحريف عملي ماهيت وجه التزام و مواجهه با اشكالاتي همچون عدم برخورداري از مشروعيت كافي و برخورد با شبهه ربا، بيتوجهي به اعسار مشتريان و برخورد يكسان با تاخيركنندگان، راهكار مطلوبي در زمينه حل معضل مطالبات غيرجاري محسوب نميشود. سوال اصلي مقاله اين است كه آيا ميتوان در زمينه حل معضل مطالبات غيرجاري به راهكاري دست يافت كه ضمن برخورداري از مشروعيت لازم، از كارايي مناسب نيز برخوردار باشد؟
مقاله پيش رو درصدد است با استفاده از روش تحليلي و توصيفي و با استفاده از منابع فقه اماميه به بررسي اين فرضيه بپردازد كه راهكار تعزير مالي مشتريان متخلف ميتواند به عنوان روش بهينه مطرح گردد؛ به اين بيان كه افرادي كه با وجود تمكن مالي از پرداخت بهموقع بدهي خود امتناع ورزند، محكوم به پرداخت مبلغي به عنوان تعزير مالي ميشوند؛ در اين روش نظام قضايي كه عهدهدار مجازات افراد خاطي است، نظام بانكي را متصدي دريافت جرايم مينمايد. راهكار دوم وضع جريمه دولتي است؛ در اين روش دولت بنا بر نظريه مطلقه فقيه حق دارد جهت حفظ مصالح جامعه و نظم مالي كشور، قوانيني وضع نمايد و گيرندگان تسهيلات را مكلف به پرداخت بهموقع ديون و تعهدات مالي نمايد و در صورت تخلف از اين وظيفه قانوني، ايشان را مكلف به پرداخت مبلغي به عنوان جريمه نمايد. دولت ميتواند بخشي از تعزير مالي و جرايم را جهت جبران خسارات وارده به بانكها اختصاص دهد.
چكيده لاتين :
The Common method to prevent non-performing receivables in the banking system, is determining considerations for delayed payments. This solution is not a good strategy for some reasons such as practical distort in nature of consideration, lack of sufficient legitimacy, usury problem, inattention to customer insolvency, and same deal with all customers.
The main question of the paper is "Is it possible to present a solution for the problem of non-performing receivables that in addition to the necessary legitimacy, also have good performance too?" This article seeks to analyze and describe the method of using the Shiite jurisprudence to investigate the hypothesis that financial taʹzir can be considered as the optimal method. In the other words, people who despite the financial ability refuse to pay their debts on time, are sentenced to pay a financial taʹzir. In this way the judicial system, which is responsible for punishing offenders, delegates the gathering of penalties to the banking system. The second solution is to determine the Governmental penalties. In this way the government in order to protect the financial interests of the society and country, can regulate the facilityʹs rules so that borrowers are required to make timely payment of debts and financial obligations and in case of violation of this legal obligation, they are obliged to pay as penalties. In this method, the government can allocate part of the taʹzir to the banks as loss compensations.
چكيده عربي :
عقوبه التعزير بالمال و الغرايم الحكوميه؛ حلول مقترحه للقروض المتعثره في المصرفيه الاسلاميه
سيدعباس موسويان*
فرشته ملاكريمي**
الخلاصه
الاسلوب المتبع حاليا للحد من القروض المتعثره في النظام المصرفي، هو دفع مبلغ مشخص كاداه لالتزام بتاجيل السداد. هذا الاسلوب لايعتبر اسلوبا صحيحا ومناسبا في حل مشكله المطالبات غير المتداوله بسبب تشويه ماهيه الالتزام وبعض المشاكل كعدم المشروعيه الوافيه، التشبه بالربا وعدم الاهتمام باعسار الزباين والمواجهه بالموجلين بشكل متساويه. والسوال الرييس للمقاله هو هل يمكن الوصول الي استراتيجيه لها فاعليه مناسبه بالاضافه الي المشروعيه المطلوبه، في مجال حل مشكل القروض المتعثره؟
المقاله هذه تهدف الي استخدام الطريقه التحليليه – الوصفيه واستخدام مصادر الفقه الامامي لدراسه الفرضيه التاليه: استراتيجيه عقوبه التعزير بالمال للزباين المتعثرين يمكن ان يكون افضل استراتيجيه. وبعباره اخري بعض الاشخاص الذين لايرغبون في دفع ديونهم في موعدها، رغم قدرتهم الماليه، عليهم دفع مبلغ كتعزير بالمال بسبب هذا التاخير. وفي هذه الطريقه النظام القضايي كنظام يقوم بعقوبه الخاطيين، يفوض اخذ الغرامات الي النظام المصرفي. والاستراتيجيه الثانيه استخدام الغرامات الحكوميه. وفي هذه الطريقه، الحكومه وفقا لنظريه ولايه الفقيه المطلقه تستطيع سن بعض القوانين ليجعل الذين ياخذون التسهيلات، يدفعون ديونهم في موعدها رعايه لمصالح المجتمع والانتظام المالي في البلاد وفي حاله عدم الالتزام بهذه المسووليه القانونيه، الحكومه تجبرهم علي دفع مبلغ كالغرامات الماليه. والحكومه تستطيع تخصيص جز من التعزير بالمال و الغرامات لتدارك اضرار المصارف.
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1395