شماره ركورد :
954822
عنوان مقاله :
دفاع از نقد اخلاقي هنر: گزارش و نقد «اصالت زيبايي‌شناسي» نيچه
عنوان به زبان ديگر :
Defense of Ethical Criticism of Art: Describing & Criticizing Nietzsche’s “Aestheticism”
پديد آورندگان :
كرمي، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات - دانشكده الهيات و فلسفه , عليا، مسعود دانشگاه هنر - دانشكده مطالعات عالي هنر - گروه فلسفه هنر , حسيني، مالك دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات - دانشكده الهيات و فلسفه
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1396 شماره 4
تعداد صفحه :
8
از صفحه :
1
تا صفحه :
8
كليدواژه :
نقد اخلاقي , هنر , اصالت زيبايي شناسي نيچه
چكيده فارسي :
مي‌توان گفت كه مسأله موجّه‌بودن نقد اخلاقي هنر، دست‌كم از سه سده اخير بدين سو، در شمار يكي از مهمّ‌ترين مسائل مربوط به ارتباط ميان هنر و اخلاق بوده است و همواره مخالفان و موافقاني جدّي داشته است. عموم مخالفان نقد اخلاقي، با پذيرش هر دو دسته ارزش اخلاقي و زيبايي‌شناختي، كوشيده‌اند تا نشان دهند كه اين دو حوزه از يكديگر مستقل‌اند و، بنابراين، نمي‌توان از منظر اخلاق به نقد هنر پرداخت؛ امّا نيچه پا را از اين فراتر گذاشته است و اصل ارزش‌هاي اخلاقي را به مبارزه خوانده است. يعني در برابر اخلاق‌گرايان، موضعي اخلاق‌ستيزانه اتّخاذ كرده است. به گمان او، ارزش‌هاي اخلاقي، در مقايسه با ارزش‌هاي زيبايي‌شناختي، اصالت و اعتباري ندارند و، بنابراين، نه فقط هنر، كه كلّ‌ ساحت‌هاي زندگي را بايد بر طبق ارزش‌هاي زيبايي‌شناختي مورد ارزيابي قرار داد. اين ديدگاه او را «اصالت زيبايي‌شناسي» خوانده‌اند. در جستار حاضر با تحليل فلسفي سخنان خود نيچه، و نيز با درنظرداشتن تفسيرهاي شارحان او، نخست گزارشي دقيق از اين ديدگاه عرضه شده و آن‌گاه به نقد آن پرداخته شده است. نتيجه‌گيري: سخنان نيچه، به رغم بصيرت‌هاي ژرفي كه در اين باب مي‌بخشند، اثبات نمي‌كنند كه ارزش‌هاي زيبايي‌شناختي حقّانيّت و سودمندي‌اي بيش از ارزش‌هاي اخلاقي دارند. بنابراين، از اين لحاظ همچنان مي‌توان از موجّه‌بودن نقد اخلاقي، به طور كلّي، و نقد اخلاقي هنر، به طور خاصّ، يعني نقد آثار هنري با تكيه بر ارزش‌هاي اخلاقي، در كنار نقد زيبايي‌شناختي، يعني نقد آثار هنري با تكيه بر ارزش‌هاي زيبايي‌شناختي، سخن گفت
چكيده لاتين :
Background: It can be said that the problem of being justified ethical criticism of art, at least from three centuries ago, has been one of the most important problems of the relation between art and morality, and always has serious oppositions and positions. Confirming the two kind of ethical and aesthetic values, most oppositions of ethical criticism have attempted to show that these two realms are autonomous, therefore art can`t be criticized ethically; but Nietzsche goes over, and challenges the ethical values. That is, in contrast to moralists, he takes an immoralist position. Ethical values, he thinks, are of less authority than aesthetic ones, therefore not only art but also the whole of life must be evaluated according to aesthetic values. This view is called “aestheticism.” In this essay, analyzing Nietzsche`s words, considering his commentators` ones, it has been, first, given an accurate description of this view, and, then, criticized it. Conclusion: Nietzsche`s words, albeit the profound insights they give, do not prove that aesthetic values are more true or practical than ethical ones. Therefore, in this respect it can be speak of being justified ethical criticism, in general, and ethical criticism of art, criticizing artworks ethically, in particular, in addition to aesthetic criticism, criticizing artworks aesthetically.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
اخلاق در علوم و فناوري
فايل PDF :
3626476
عنوان نشريه :
اخلاق در علوم و فناوري
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1396
لينک به اين مدرک :
بازگشت