عنوان مقاله :
تحليل نحوي- معنايي «قيد» در مخالف خوانيهاي مبتني بر نقد اجتماعي شعر عراقي با تكيه بر حافظ و مقايسه با ديگر شاعران
عنوان به زبان ديگر :
Syntactic-Semantic Analysis of Adverbs in Poets of Iraqi Style's poetry Dissidence based on Social Criticism
پديد آورندگان :
تركاشوند، مريم دانشگاه رازي كرمانشاه , ايراني، محمد دانشگاه رازي كرمانشاه - گروه زبان و ادبيات فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1396 شماره 37
كليدواژه :
شاعران سبك عراقي , مخالف خواني , قيد , تمهيدات نحوي , نقد اجتماعي
چكيده فارسي :
مخالفخواني به معني ناسازگاري كردن و بيان نمودن كلمات و جملاتي است كه نشانۀ عدم رضايت باشد. مخالفخواني اگر ريشه در ناهنجاريهاي سياسي و اجتماعي داشته باشد، در اين صورت، «مخالف خوان» كسي است كه نقش مبارزه با بي عدالتي و فساد اجتماعي بهويژه در ميان گروه هاي قدرتمند جامعه را بر عهده ميگيرد و با استفاده از امكاناتي كه در اختيار دارد به انتقاد از اوضاع زمان خويش ميپردازد. اغلب شاعران سبك عراقي در قرن هفتم و هشتم هجري در مخالفخوانيهاي اجتماعي خود بسيارى از طبقات مهم اجتماع، بهويژه مدّعيان رياكار و دروغين دينداري را - كه غالباً به فساد گراييده بودند - مورد سرزنش قرار دادهاند؛ استفاده از تمهيدات نحوي در حيطۀ زباني، يكي از شگردهاي خلّاقانۀ مخالفخواني در سرودههاي اين شاعران است كه به دليل احاطه بر امكانات زباني، آن را مورد توجه قرار دادهاند. هدف اين مقاله، بررسي و تحليل نقش دستوري «قيد» به عنوان يكي از ويژگيهاي سبكي در مخالفخواني هاي اجتماعي شاعران سبك عراقي است كه با استفاده از شيوۀ توصيفي - تحليلي انجام گرفته است. نتيجۀ حاصل از اين تحقيق گوياي اين است كه اين شاعران با به كارگيري انواع قيدهاي زمان، مكان، حالت، مقدار و تأكيد توانستهاند يكي از شگردهاي انتقادي خود را در مخالفت با حاكميّت موجود به نمايش بگذارند.
چكيده لاتين :
Dissidence (Mokhalef Khani) is to disagree and express words and sentences to show dissatisfaction. If dissidence is rooted in political and social anomalies, in this case, “dissident” will be someone who assumes the role of combating social injustice and corruption, particularly among the powerful groups in society and criticizes the situation in his own time using the means at his disposal. Poets of Iraqi Style, in Seventh and eighth century ÅH, is among the dissident poets, who criticized many important classes of society, especially hypocritical and false religious pretenders, who were mostly inclined to corruption. The use of grammatical measures in lingual area is one of the innovative techniques of dissidence in Poets of Iraqi Style's poetry, which has been considered due to his mastery over the language facilities. The purpose of this study is the investigation and analysis of the grammatical role of “adverbs” in social dissidence of poets of Iraqi Style. This study was done using descriptive analytical methodology. The results of this study show that Hafiz has used different adverbs of time, place, manner, quantity, emphasis, and adverbial object of preposition and has managed to demonstrate on
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 37 سال 1396