شماره ركورد :
956753
عنوان مقاله :
تناقض‎گويي در شريعت پايولو كويليو
عنوان فرعي :
Inconsistency in Paulo Coelho’s Creed
پديد آورنده :
محسني‌زاده زهرا
پديد آورندگان :
كارانديش سولماز نويسنده دانشگاه شيراز- دانشكده الهيات و معارف اسلامي- بخش علوم قرآن و فقه
سازمان :
كارشناس ارشد كلام دانشگاه علوم حديث واحد تهران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 10
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
93
تا صفحه :
106
كليدواژه :
Inconsistency , Paulo Coelho , spirituality , النزعه الروحيه , الشريعه , العرفان المزيّف , الله تعالي , باولو كويليو , پايولو كويليو , تناقض‎گويي , شريعت , خداوند , CREED , عرفانهاي كاذب , false ways of mysticism , معنويت , God , التناقض في الآرا
چكيده فارسي :
با پيشرفت حيرت‌?آور، تمدن و صنعت، كم‌كم نقش دين و معنويت در جامعه كم‌رنگ شد. اين امر بر بشر‌خواهان معنويت و پرستش، گران آمد و معنويت هاي ساختگي، از سوي پيامبران نوظهور، كه مدعي درك حقيقي معنويت بودند، براي ارضاي اين عطش در زندگي انسان معاصر غربي در قالب‌هاي مختلف عرضه شد. يكي از اين معنويت هاي نوظهور، جنبش معنوي پايولو كوييلو است؛ شخصيتي كه سابقه‎اي با تاثيرپذيري از گذشته خود و نظرات ديگران، توانست در قالب تاثيرگذار رمان، كتاب هاي مختلفي را براي نشر افكار خود به تشنگان معنويت ارايه دهد. آنچه در اين مقاله مورد بررسي قرار مي‌گيرد، ارايه نمونه هايي از درون نوشته هاي وي براي تشخيص خطاهاي اوست تا صرف‌نظر از غير‌عقلاني بودن افكار و نظريات وي، بتوان خطاها و نقاط ضعف موجود در آثار وي را از طريق تناقض و عدم انسجام افكار و نظرات وي به دست آورد. شيوه نقد در اين نوشتار، بررسي بسياري از تناقض‎هاي موجود در آثار وي مي باشد. به بيان ديگر، نقد پيش رو، نقدي درون‌متني است كه نشان‌دهنده عدم پايبندي نويسنده اين آثار به نظرات و گفته‌هاي خود مي باشد. از‌آنجا‌كه وي مدعي ارايه شريعتي نوساخته است، و در اين راه از رمان بهره مي برد، اين موضوع نيز مورد بررسي مختصري قرار گرفته و در پايان، به دليل بنيادين بودن تاثير نگرش به خداوند در هر تفكر، تصويري كه او از خدا در شريعت خود ارايه مي‎دهد نيز بررسي و ذكر مي شود.
چكيده لاتين :
With the striking development of civilization and industry, the role of religion and spirituality in society gradually became inconspicuous. This change caused a grave problem for the philanthropists of spirituality and worship, and fictitious spiritualties were offered by newfangled prophets who claimed a real perception of spirituality in order to quench this thirst from which the life of modern western man suffers in the different ways. One of these newfangled spiritualties is the spiritual movement of Paulo Coelho, a personality with a background influenced by his own past and the views of others. He could spread his thoughts among those thirsty for spirituality through writing novels. What this paper aims at is presenting samples of his writings in order to detect his errors, so that one can, apart from proving the irrationality of his thoughts and opinions, find the errors and weak points in his works by tracing the contradiction and inconsistency of his opinions. The criticism which this paper levels at is centered on investigating the various contradictions in his works. In other words, the present critique is an inner-text criticism which shows that the writer of these works does not adhere to his own opinions and statements. Since he claims to have offered a new creed and used novels to achieve this purpose, this point is briefly investigated. Finally, because of the fundamental nature of the effect of the attitude towards God in any thought, the image he presents of God in his creed is examined and stated.
چكيده عربي :
بعد التطوّر المذهل الذي شهدته البشريه حضارياً وصناعياً، بدا دور الدين والامور الروحيه يتضا ل شيياً فشيياً، وهذه الظاهره قد كان لها تاثيرٌ سلبيٌّ علي دعاه التدين والعباده حيث اسفرت عن ظهور نزعات روحيه مصطنعه من قبل من يمكن وصفهم مجازاً بانّهم انبيا جدُد زعموا امتلاك القدره علي ادراك الحقايق المعنويه، لذلك بادروا الي طرحها في رحاب اُطرٍ عديدهٍ، اذ انّهم استغلّوا الفراغ الروحي الموجود لدي الانسان الغربي المعاصر ورغبته الجامحه في المسايل المعنويه. الحركه التي قادها المفكّر باولو كويليو هي احدي النزعات الروحيه التي شهدتها البشريه في العصر الحديث، فقد تاثّر بتجربته الشخصيه وبآرا الآخرين لتتجلّي افكاره علي مرّ الزمان ضمن هذا التوجّه الفكري، وفيما بعد دوّنها في مولّفاتٍ تمّ نشرها بين المتعطّشين للقضايا المعنويه. تطرّقت الباحثتان في هذه المقاله الي دراسه وتحليل بعض النماذج من مدوّنات هذا المفكّر بغيه استكشاف الاخطا التي وقع فيها بغضّ النظر عن كون آرايه ونظرياته غير منسجمهٍ مع المبادي العقليه، حيث تمّ تسليط الضو بشكلٍ اساسيٍّ علي نقاط الضعف الموجوده في آثاره ولا سيّما التناقض وعدم الاتّساق بين اطروحاته. الاسلوب النقدي المتّبع يتمحور حول دراسه وتحليل التناقضات الكثيره في آثار باولو كويليو، اي انّه نقدٌ للدلاله النصّيه يتمّ من خلاله اثبات انّ هذا المفكّر لم يلتزم بآرايه ونظرياته التي طرحها بنفسه، وبما انّه يدّعي طرح شريعهٍ جديدهٍ بالاعتماد علي الاسلوب الروايي، فقد تطرّقت الباحثتان الي بيان هذا الموضوع ايضاً ولكن بشكلٍ مقتضبٍ؛ وفي نهايه المقاله وضّحتا واقع رويته بالنسبه الي الله تعالي لانّ هذه الرويه بطبيعه الحال لها تاثيرٌ بالغٌ علي جميع النزعات الفكريه.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
حكمت عرفاني
عنوان نشريه :
حكمت عرفاني
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1395
لينک به اين مدرک :
بازگشت