بررسي جامعه‌شناختي رابطه شبكه‌هاي اجتماعي و تغييرات جاري در خانواده‌ها

افزايش تغيير و تحولات در حوزه خانواده يكي از چالش‌هاي اساسي خانواده در عصر كنوني است. پژوهش حاضر، به تبيين جامعه‌شناختي تغييرات جاري در خانواده‌هاي شهر تهران با تكيه بر گرايش زوجين به شبكه‌هاي اجتماعي مجازي بر اساس نظريه‌هاي گيدنز، هابرماس، برگر و لاكمن، كاستلز، والدهال و كلاپر، تامپسون، ناي و نظريه كاشت گربنر پرداخت. در اين مطالعه كه به روش پيمايش انجام شد، با كمك رويكردهاي نظري درباره خانواده و نيز پژوهش‌هاي موجود، ابعاد اصلي تغييرات خانواده در شهر تهران شناسايي و شاخص‌هايي براي سنجش آن پيشنهاد شد. تعداد 400 نفر نمونه به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي و سهميه‌اي از بين زوجين ساكن در منطقه يك شهر تهران (به تعداد 112986 نفر) انتخاب شدند. از طريق پرسشنامه هدايت شده، اطلاعات جمع‌آوري و با نرم افزار spss تحليل شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد كه تفاوت معناداري بين زوجين كاربر و غيركاربر شبكه‌هاي اجتماعي مجازي از نظر سست شدن پيوندهاي خويشاوندي، گرايش‌هاي انزواجويانه، عدم پايبندي به تعهدات زناشويي، سردي روابط، بي‌اعتمادي زناشويي وجود دارد. همچنين نتايج تحليل رگرسيون چند گانه و تحليل مسير، نشانه آن است كه در مجموع 64% تغييرات جاري در خانواده‌هاي شهر تهران بستگي به استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي دارد.