مقاومت برخي جدايه هاي Botrytis cinerea نسبت به قارچ كش هاي بنوميل، ايپروديون و فن-هگزاميد در استان آذربايجان غربي

چكيده بيماري كپك خاكستري كه عامل آن قارچ Botrytis cinerea مي باشد، از بيماري هاي مهم انگور در سراسر دنيا به شمار مي رود. با اينكه اين بيماري در سال هاي اخير در استان آذربايجان غربي اهميت يافته است و خسارت هاي قابل توجهي را به اين محصول مهم وارد مي كند، ولي تاكنون هيچ قارچ كشي براي كنترلآن ثبت نشده است. در اين تحقيق حساسيت 103 جدايه اين قارچ كه از تاكستان هاي مناطق مختلف استان جداسازي گرديده بود، نسبت به قارچ كش-هاي بنوميل، ايپروديون و فن هگزاميد در شرايط درون شيشه اي و با استفاده از دز متمايز كننده قارچ كش ها، مورد بررسي گرفت. نتايج بررسي ها نشان داد كه جدايه هاي مقاوم به بنوميل و ايپروديون در سطح وسيعي در نواحي مورد مطالعه وجود دارند به طوري كه بجز سلماس كه جدايه هاي مقاوم به بنوميل وجود نداشت، جدايه هاي مقاوم به قارچ كش ها با درصدهاي متفاوت در ساير مناطق رديابي شدند. جدايه هاي مقاوم به فن هگزاميد با فراواني كم در شش منطقه نمونه برداري شناسايي گرديد. جدايه هايي با مقاومت چندگانه نسبت به دو قارچ كش نيز در در مناطق مورد بررسي پراكنده بودند. به نظر مي رسد سمپاشي هايي كه با بنوميل و ايپروديون و يا با قارچ كش هايي با نحوه اثر مشابه و به منظور كنترل ساير بيماري ها در انگور انجام گرفته است، منجر به گزينش جدايه هاي مقاوم B. cinerea به عنوان بيمارگر غيرهدف و افزايش فراواني آنها شده است. نتايج نشان داد كه استفاده از بنوميل و ايپروديون يا قارچ كش هاي با نحوه اثر مشابه در كنترل بيماري در اغلب مناطق استان غيرموثر و فن هگزاميد در صورتي كه به ثبت برسد و مورد استفاده قرار گيرد، موثر خواهد بود. واژه هاي كليدي: انگور، كپكخاكستري، قارچ كش، مقاومت به قارچ كش، مقاومت چندگانه.

Abstract Gray mold, caused by Botrytis cinerea, is one of the most important diseases of grape worldwide. Although, it has recently become a major problem in West Azarbaijan province causing significant yield losses, no fungicide has been registered to control the disease. In currentstudy, susceptibility of 103B. cinerea isolates collected from vineyards in different regions of the province was assessed to three fungicides including benomyl, iprodione and fenhexamid using discriminatory doses of fungicides in in vitro conditions. Results indicated that isolates resistant to benomyl and iprodione were widely distributed across the surveyed regions at different frequencies, whereas the isolates resistant to benomyl were not detected in the samples collected from Salmas. Isolates resistant to fenhexamid were detected at low frequency in six sampling locations. The results also showed that the isolates with multiple resistances to two fungicides were widely distributed in the studied regions. It is likely that application of benomyl and iprodione or fungicides with similar mode of action to control fungal diseases in grape other than gray mold, have resulted in selection of B. cinereastrains resistant to these fungicidesas non-target pathogen leading to increase in their frequencies. The results revealed that the use of benomyl and iprodione or fungicides with similar mode of action would be ineffective to control the disease, while fenhexamid seems to be an alternative and effective fungicide to be registered and used to control the disease. Keywords: Gray mold, Fungicide, Fungicide resistance, Multiple resistances.