سياست كيفري عوام گرا در جرايم خشونت آميز

Criminal Pluralism Policies in Violent Crime

عوام گرايي كيفري پاسخ احساسي به جرائم شديدي است كه به ندرت اتفاق مي افتند، ولي با اين حال توجه رسانه ها را جلب مي كنند. فعاليت رسانه¬ها در زمينه جرم، افزايش فشار عمومي براي سياست گذاري هاي مؤثرتر و پاسخ هاي سخت گيرانه تر نسبت به جرم را دنبال دارد. عوام گرايي كيفري تلاش مي كند از ساده ترين راه حل يعني سزاگرايي بدون توجه به پيشگيري از جرم و بازپروري مجرمين در مقابله با جرم استفاده كند. هر چند اين امر در برخي موارد با معيارهاي انساني متعارض بوده و هزينه هاي فراواني به نظام عدالت كيفري وارد مي كند. پژوهش حاضر نيز با روش توصيفي- تحليلي از نوع كيفي در صدد آن است به بررسي تأثيرگذاري عوام گرايي كيفري در جرايم خشونت آميز بر سياست كيفري اتخاذي و آثار سوء اين پديده بپردازد؛ و در نهايت راهكارهاي مقابله با آن ارائه خواهد شد. نتايج حاكي از آن است؛ در فضايي كه عوام گرايي كيفري افزايش مي يابد، نه تنها متهم از حقوق دادرسي باز مي ماند بلكه مجازاتي در پيش روي خود مي بيند كه منطبق با تفكرات جرم شناسي نيست؛ بنابراين جهت مقابله با عوام گرايي كيفري و آثار سوء آن بايد از طريق ارتقا سطح آگاهي عمومي، رويكردهاي احساسي و هيجاني را به حداقل رساند و به يافته هاي جرم شناسي بري كنترل جرم بها داد. در صورت بروز جرايم خشونت آميز همانند قتل، كيف قاپي، ضرب و جرح، تجاوز به عنف و ... با احترام كامل به حقوق دادرسي متهم، از بزرگنمايي چنين جرايمي خودداري كرده و به سبق تصميم مجرمين نيز توجه گردد. همچنين از انگ زني هاي خاص به مجرمين و استفاده از عباراتي همچون اراذل و اوباش كه هيچ جايگاهي در قوانين كيفري ما ندارد پرهيز كنيم.

Civicism is an emotional response to rigorous crimes that rarely occur, but it nevertheless attracts the attention of the media. Media activity in crime, increasing public pressure for more effective policies and more stringent responses to crime. Civicism strives to use the simplest solution - retribution - without paying attention to crime prevention and rehabilitation of criminals - in confronting crime. Although this is in some cases contradictory to human standards and costs a lot to the criminal justice system. The present study uses a qualitative descriptive-analytical method to investigate the effect of civicism on violent crimes on adoptive criminal policy and the adverse effects of this phenomenon. And finally, solutions will be put forward. The results indicate that, in a context where civicism is rising, not only does the accused remain open to the rights of the judge, but also sees himself punishable in a manner that is not consistent with criminal thought. Therefore, in order to cope with civicism and its harmful effects, it should be possible to minimize emotional and emotional attitudes through the promotion of public awareness, and to criminological findings of crime control. In the event of violent crimes such as murder, victimization, assault, rape, and ... with full respect for the rights of the accused, refrain from magnifying such crimes and should be considered in the light of the decision of the offenders. Also, avoid specific criminals and use phrases such as thugs that have no place in our criminal law.