عنوان مقاله :
مقايسه مهارت هاي خودتنظيمي در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتي
عنوان به زبان ديگر :
Comparing Auto-Regulatory Skills in Intelligent and Traditional High School Students
پديد آورندگان :
فلاح كفشگري، ربابه دانشگاه آ زاد اسلامي ساري , حيدري، شعبان دانشگاه آزاد اسلامي - گروه روان شناسي
كليدواژه :
باورهاي انگيزشي , دانش آموزان , مدارس هوشمند , دوره متوسطه اول
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر، با هدف مقايسه مهارت هاي خودتنظيمي دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتي استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصيفي از نوع علي- مقايسه اي است. جامعه آماري اين پژوهش، كليه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادي استان مازندران بود. از ميان آنها، به روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتي). براي گردآوري داده ها، پرسش نامه مهارت هاي خودتنظيمي پنتريچ و دي گروت (1990) با پايايي 0/92استفاده شده است. روش هاي آماري مورد استفاده، شامل آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (t گروه هاي مستقل و تحليل واريانس چندمتغيري) بوده است. يافته ها نشان داد كه مهارتهاي خودتنظيمي در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتي داراي تفاوت معناداري است. هم چنين، باورهاي انگيزشي و راهبردهاي يادگيري خودتنظيم دانش آموزان در مدارس هوشمند بيشتر از دانش آموزان مدارس غيرهوشمند است. به نظر مي رسد، به كارگيري فن آوري اطلاعات و ارتباطات، از طريق برنامه هوشمندسازي مدارس در استان مازندران به خوبي توانسته است مهارت هاي خودتنظيم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
چكيده لاتين :
The present study aimed to compare auto-regulatory skills of intelligent and traditional high school students of Mazandaran Province in 2014. The research
method was causal comparative. The statistical population of the research was all the students of intelligent and traditional junior high schools of Mazandaran Province, among whom 400 people were selected with cluster sampling method
(200 people from intelligent school students and 200 people from traditional school students). To gather the data, Pintrich & De Groot (1990) auto- regulatory skills questionnaire was used. The questionnaire reliability was 0.92. The statistical methods used were descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (independent t test and multi-variable variance analysis). The results indicated that auto-regulatory skills in smart and traditional schools were significantly different. Also, motivational beliefs and auto-regulatory strategies were more among students in smart schools. It seems that the use of ICT through smarting program of schools in Mazandaran Province could promote students’ auto-regulatory skills.
عنوان نشريه :
فن آوري اطلاعات و ارتباطات در علوم تربيتي
عنوان نشريه :
فن آوري اطلاعات و ارتباطات در علوم تربيتي