تاثير فناوري هاي اطلاعاتي بر چاپ و نشر كتاب در ايران از نگاه ناشران

هدف: هدف اصلي پژوهش حاضر، مطالعه اثرهاي فناوري‌هاي اطلاعاتي بر ابعاد مختلف چاپ و نشر كتاب و تحولات و تغييرات در آن از نگاه ناشران ايراني است. روش/ رويكرد پژوهش: پژوهش حاضر از نوع كمّي و روش آن پيمايشي است. داده‌هاي مورد نياز از طريق پرسش‌نامه محقق‌ساخته‌ با طيف ليكرت جمع‌آوري شد كه در آن نظر ناشران در پنج درجه ارزيابي گرديد. جامعۀ ‌آماري شامل ناشران فعال بود كه از بين آنان 500 ناشر به‌عنوان نمونه انتخاب و براي آنها پرسش‌نامه ارسال شد. در نهايت، تجزيه‌وتحليل بر ‌روي380 پرسش‌نامۀ دريافتي انجام پذيرفت. داده‌هاي گردآوري‌شده توسط نرم‌افزار spss تحليل شد. براي انجام تحليل آماري از آزمون‌هاي آماري t تك‌نمونه‌اي و فريدمن استفاده شد. يافته‌ها: يافته‌ها بيانگر اين است كه حدود 97% ناشران به اينترنت دسترسي دارند و 60/8% داراي وب‌سايت بوده و 53/2% فروشگاه اينترنتي دارند. همچنين، 32/1% ناشران در فيس‌بوك، 31/6% در تلگرام و 30/3% در اينستاگرام عضويت دارند. حدود 66% ناشران با كسب ميانگيني بيشتر از متوسط 3، ميزان تأثيرپذيري صنعت نشر كتاب را از فناوري‌ اطلاعات مثبت ارزيابي كرده‌اند. اما از نظر ابعاد (سطوح) تأثير، از نظر آنان «تأثير فناوري اطلاعات بر فرايند كلي نشر» با ميانگين 3/9 بيشترين سهم تأثير را به خود اختصاص داده است. نتايج: با توجه به اينكه ميانگين كلّ پرسش‌ها بالاتر از حدّ متوسط (ارزش تست) بوده و در همۀ سطوح مورد مطالعه سطح معناداري كوچك‌تر از 0/05 بوده است، نتيجه‌گيري مي‌شود كه تفاوت معنادار و مثبتي بين مقدار ارزشي و ميانگين جامعه وجود دارد؛ بدين معنا كه تأثير پديدۀ فناوري اطلاعات بر صنعت نشر كتاب و فرايند آن از نظر ناشران مثبت ارزيابي شده است. فرايند كلّي نشر در اولويت اول تأثيرپذيري قرار دارد، اما در اين ميان، قرار گرفتن بُعد «توزيع و فروش» در رتبۀ پنجم، نشان مي‌دهد ناشران در زمينۀ عرضه و فروش كتاب خود با مشكل مواجه و تحولات كمتري را در آن شاهد هستند.