عنوان مقاله :
تحليل فقهي و حقوقي مفهوم و آثار «ضمّ وكيل»
عنوان فرعي :
Legal and jurisprudence Analysis of effects of add an agent(trustee)
پديد آورندگان :
ساعتچي علي نويسنده دانشجوي دكتري حقوق خصوصي
سازمان :
پژوهشكده فناوري هاي شيميايي,سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران,تهران,ايران
كليدواژه :
ضمّ وكيل , وكالت استقلالي , وكالت در مقام بيع , وكالت بلاعزل , وكالت اجتماعي
چكيده فارسي :
ماهيّت و موضوع وكالت، اعطاي نيابت است و به موجب آن، وكيل به نيابت از موكّل خود اقدام مي كند. در واقع، وكيل اختيار خود را از موكّل اخذ مي كند؛ بنابراين، امكان عزل وكيل در هر زمان توسط موكّل در وكالت ساده وجود داشته و موكّل هر زمان كه بخواهد مي تواند خودش، موضوع وكالت را انجام دهد و يا با انجام عمل منافي وكالت، موضوع آن را منتفي سازد. اصولاً، موكّل مي تواند در وكالت ساده، وكيل جديدي انتخاب كرده و يا ضمّ وكيل نمايد تا وكيل نخست با وكيل دوم مجتمعاً و يا مستقلاً اقدام نمايند و در صورت تصريح بر اجتماعي بودن وكيل منضمّ با وكيل سابق، وكالت استقلالي وكيل نخست به اجتماعي تبديل مي شود. حال سوالي كه مطرح مي شود اين است كه اولاً،آيا ضمّ وكيل بعد از انعقاد وكالت نخست، امكان پذير است و در صورت پاسخ مثبت، در چه مواردي امكان دارد؟ ثانياً، در فرض امكان، با ضمّ وكيل و عدم تصريح موكّل بر استقلالي يا اجتماعي بودن آنان، آيا وكالت وكيل نخست كه طبيعتاً استقلال داشته است، به وكالت اجتماعي تبديل مي شود و يا آن كه وكالت نخست به حالت استقلالي باقي مي ماند؟ در پاسخ سوال مذكور، ميان انواع وكالت (ساده، بلاعزل و وكالت در مقام بيع)، قايل به تفكيك شده و به عنوان قاعده مي گوييم كه هركجا وكالت، حقّي براي وكيل ايجاد كرده و يا در شرط عدم فسخ وكالت، ذي نفع باشد و يا وكالت، شرط ضمن عقدي بوده كه ضمّ بعدي وكيل، موجب بر هم خوردن تعادل قراردادي عقد اصلي و به زيان مشروطٌ له باشد، حسب مورد، امكان ضمّ وكيل و يا تحديد اختيار وي از طريق تبديل وكالت استقلالي به اجتماعي ممكن نيست.
چكيده لاتين :
Substance and subject of agency is granting representation and by virtue of it, agent act as representative of his or her client. In fact, agent obtain his or her legal authority from client, so in simple agency, disposal of agent is possible any time and client can do subject of agency him or herself and preclude it by acting against agency. Principally, client, in simple agency, can recruit a new agent or dismiss him or her. So, first and second agenct can act dependently or independently and if it is stipulated on dependent dismissed and former agent, independent agency of first agent will change into dependent agency. But whether add an agent is possible or not and if it is true, when is it possible? Secondly, if it is possible, with add an agent and non-stipulation of dependent or independent agency, does the first agent who act independently will act dependently or not? To answer it, we must separate among kinds of agency (simple, irrevocable and in authorization of sale contract) and it is argued that that as a rule, whenever the agency create a right for agent or the agent are beneficial in non-termination of agency condition, , or agency was clause within contract (condition as an integral part of contract ) in which subsequent dismiss of agent causes contractual imbalance in loss of person who was made condition for him dismissal or limitation of his or her powers by changing independent agency into dependent one is impossible.
عنوان نشريه :
مطالعات فقه و حقوق اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات فقه و حقوق اسلامي