عنوان مقاله :
ادبيات و زبان در ديپلماسي فرهنگي؛ از ضرورت تا واقعيت
پديد آورنده :
شهسواري فرد شهره
كليدواژه :
ايران , ديپلماسي فرهنگي , زبان و ادبيات , قدرت نرم
چكيده فارسي :
تاثيرگذاري فرهنگ در حوزه سياست خارجي به حدي است كه در عصر كنوني از فرهنگ بعنوان قدرت نرم، يا ديپلماسي فرهنگي در سياست خارجي بحث ميشود. نفوذي بر روي توده هاي خارجي و آوردن آنها به صحنه بين المللي، به منظور فراهم آوردن فشار موثر به دولتهاي آنها. به عبارتي فرهنگ يك ملت به جهان بيرون عرضه مي شود و خصوصيات منحصر به فرد فرهنگي ملت ها در سطوح دوجانبه و چندجانبه ترويج مي يابند. در ميان انواع ديپلماسي نوين، اين نوع ديپلماسي از اهميت ويژه اي برخوردار است. زيرا به كشورها اجازه مي دهد كه با استناد به عناصر كليدي و نفوذ دولت هاي خود، بطور مستقيم با مخاطبان خارجي، به انضمام مردم معمولي و رهبران، در ارتباط باشند. در اين راستا نگارنده، به شيوه توصيفي درصدد يافتن تاثير زبان و ادبيات بعنوان متغيري مستقل و تاثيرگذار بر رهيافت ديپلماسي فرهنگي بعنوان يك متغير وابسته و تاثيرپذير است. در پاسخ به اين سوال كه آيا اين فرآيند، به برخورد تمدنها مي انجامد و يا به افزايش همكاري در روابط بين الملل منجر ميگردد؛ بنابراين ضمن بررسي جايگاه ديپلماسي فرهنگي در ميان انواع ديپلماسي نوين، به مديريت اين نوع ديپلماسي نيز به منظور تامين منافع ملي مورد هدف، توجه شده است.