عنوان مقاله :
مباني فلسفي نظريه سيستمهاي پيچيده
پديد آورنده :
غفاري نسب اسفنديار
پديد آورندگان :
ايمان محمتقي نويسنده استاد بخش جامعه شناسي، دانشگاه شيراز
كليدواژه :
علم پيچيدگي , هستي شناسي , رياليسم , سيستمهاي باز , معرفت شناسي , تقليل گرايي
چكيده فارسي :
علم نوين پيچيدگي در دهه 1970 به عنوان يك نهضت فكري ظهور كرد. هدف آن تغيير مباني انديشه علمي و فراتر رفتن از انديشه تقليل گرا و خطي بود. رهيافت پيچيدگي در پي آن است كه هرگونه سيستمي را مورد تبيين قرار دهد. برتالنفي يكي از چهرههاي اصلي و بنيانگذار مبحث سيستمهاي پيچيده بود. او صورتبندي نظريه سيستمها را تغيير داد. او معتقد بود سيستمهاي زنده برخلاف سيستمهاي مكانيكي ذاتا ًباز هستند.
برتالنفي ديدگاه معرفتشناسي خود را چشماندازگرايي مينامد؛ زيرا به نظري وي هيچ گونه شناختي نميتواند همه واقعيت را درك نمايد، بلكه تنها ميتواند بخشي از واقعيت را در چارچوب مدلهاي كمابيش مناسب بازتاب دهد. ديدگاه برتالنفي به نوعي ضد تقليلگرايي است كه اين، هم تقليلگرايي مكانيستي و هم تقليلگرايي حيات گرايانه را شامل ميشود.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني