عنوان مقاله :
جسم، جوهري مشكّك در انديشه سهروردي
عنوان فرعي :
Body, an Equivocal Substance in View of Suhrawardi
پديد آورنده :
م?مني مصطفي
پديد آورندگان :
اخگري محمدجواد نويسنده
سازمان :
استاديار، گروه معارف اسلامي، دانشگاه علوم پزشكي نيشابور، نيشابور، ايران
كليدواژه :
جسم , جوهر , سهروردي , ماهيت , مقدار , تشكيك
چكيده فارسي :
هرچند ديدگاه مشهور فلاسفه درباره جسم، تركيب آن از دو جوهر هيولي و صورت است، مطابق نظر سهروردي و مكتب فلسفي اشراق، حقيقت جسم چيزي جز مقدار جوهري نيست. بر اين اساس، اشتراك اجسام در همين مقدار است و اختلاف و تمايز آنها نيز مربوط به مقدار آن ميباشد. بنابراين در حقيقت مابهالامتياز و مابهالاشتراك اجسام به يك چيز برميگردد و ارجاع مابهالامتياز به مابهالاشتراك در ماهيت جسم به معناي تشكيك در حقيقت جوهري جسم است.
قول به تشكيك در اجسام، نتيجه اعتقاد به تشكيك در جوهر است و اين اعتقاد نيز نتيجه قول به تشكيك در ماهيت بوده كه از ويژگيهاي تفكر سهروردي و مكتب اشراق به شمار ميآيد. از آنجا كه تحليل و بررسي ديدگاه سهروردي درباره ماهيت جسم، در پي بردن به حقيقت عالم ماده و شناخت اشيا از منظر سهروردي كمك شاياني ميكند، اين نوشتار به اين مسيله و تحليل ديدگاه وي از حقيقت جسم پرداخته است.
چكيده لاتين :
Although the famous view of philosophers about body is that it is a composite of the tow essences of the mater and form, the nature of body is nothing but quantitative part of substance in view of Suhrawardi and philosophical school of illumination. Accordingly, bodies are sharing in this quantity and their differentiation is also in that quantity. So, in fact distinguishing factor and common factor goes back to one thing. Referring of the distinguishing factor to common factor in the nature of the body means that there is gradation in the substantial nature of the body. Believing in gradation of bodies is result of believing in gradation in substance and this belief is the result of believing in gradation in essence which is regarded as one of the features of the thinking of Suhrawardi and the School of Illumination. Since the analysis of Suhrawardi point of view about the nature of the body helps understanding of the reality of the material world and knowing things from his perspective, this article analyzes this issue and his view of the nature of the body.
Keywords: Suhrawardi, Body, Quantity, Gradation, Substance, Essence.
چكيده عربي :
المشهور لدي الفلاسفه حول الجسم، انّه مركّب من الجوهرين: الهيولي والصوره، لكن ليست حقيقه الجسم وفق السهرورديّ والمدرسه الفلسفيّه الاشراقيّه، الّا مقدارًا من الجوهر. وعلي هذا الاساس، فانّ القاسم المشترك بين الاجسام هو هذا المقدار، كما انّ اختلافها و تمايزها يعودان الي هذا المقدار ايضًا. وبنا علي هذا، ففي الحقيقه يعود ما به الامتياز وما به الاشتراك للاجسام، الي شي واحد، ويفسَّر ارجاع ما به الامتياز الي ما به الاشتراك في ماهيّه الجسم، بالتشكيك في حقيقه الجسم الجوهريّه. انّ القول بالتشكيك في الاجسام ناجم عن الاعتقاد بالتشكيك في الجوهر، وهذا الاعتقاد بدوره ايضًا ياتي نتيجهً للقول بالتشكيك في الماهيّه، الامر الذي يُعَدّ من ميزات فكر السهرورديّ ومدرسه الاشراق. تسهم دراسه موقف السهرورديّ من ماهيّه الجسم اسهامًا كبيرًا في الكشف عن حقيقه عالم المادّه ومعرفه الاشيا من منظور السهرورديّ، لذلك تناول هذا المقال هذه المساله و تحليل وجهه نظره في حقيقه الجسم.
المفردات الاساسيّه: السهرورديّ، الجسم، المقدار، التشكيك، الجوهر، الماهيّه.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي