شماره ركورد :
961997
عنوان مقاله :
آسيب‌شناسي «معرفت ديني» در عصر ابن‌رشد و صدرالدين شيرازي (مورد مطالعه: «فصل المقال فيما بين الحكمة و الشريعة من الاتصال» و رسالۀ «سه اصل فلسفي»)
عنوان فرعي :
Pathology of "a religious epistemic" in the era of Ibn Rushd and Sadr al-Din Shirazi
پديد آورنده :
جمشیدیها غلامرضا
پديد آورندگان :
طاهری كل كشوندی مسلم نويسنده دانشجوی دكتری دانش اجتماعی مسلمین دانشكدۀ علوم اجتماعی؛ دانشگاه تهران؛ ایران Taheri Kol Kasjvandi Moslem
سازمان :
استاد گروه علوم اجتماعی اسلامی، دانشكدۀ علوم اجتماعی؛ دانشگاه تهران؛ ایران
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
697
تا صفحه :
722
كليدواژه :
رسالۀ سه اصل , ابن‌رشد , فصل المقال , معرفت ديني , صدرالدين شيرازي
چكيده فارسي :
در مقالۀ حاضر در صدد بررسی وضعیت «معرفت دینی» عصر دو حكیم اسلامی ابن‌رشد (520 - 595 هـ.ق) و صدرالمتألهین شیرازی (979 - 1045هـ ق) مبتنی بر دو اثر «فصل المقال...» ابن‌رشد و «رسالۀ سه اصل» صدرالمتألهین هستیم. هدف از انجام دادن این پژوهش، بازخوانی موضع آسیب‌شناسانه‌ای است كه هر یك از این دو فیلسوف در مواجهه با روندهای معرفتی جامعۀ اسلامی عصر خود اتخاذ و با چنین تبیینی، بخشی از وضعیت تفكر آن عصر را ثبت كرده‌اند. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. در این نوشتار، نخست به بررسی اجمالی وضعیت اجتماعی ـ سیاسی حاكم بر فضای فكری عصر دو حكیم پرداخته شده، سپس به موضع‌گیری هر یك از این دو اندیشمند نسبت به جریان‌های موجود در عرصۀ تفكر دینی عصر خود در دو كتاب مورد مطالعۀ پژوهش پرداخته‌ایم و در ادامه، به مقایسۀ تشابهات و تمایزات اندیشۀ دو حكیم در این زمینه اقدام كرده‌ایم و در پایان به این نتیجه رسیدیم كه هر دو متفكر، با معیارهای متفاوتی در صدد بررسی «موانع حصول معرفت دینی» هستند. با مبنا قرار گرفتن علوم شرعی همچون فقه، در معرفت دینی، آسیب‌های اصلی از نظر ابن‌رشد عدم استفاده از روش‌های عقلانی در استنباط علوم شرعی است و با مبنا قرار گرفتن علوم اخروی در معرفت دینی، این آسیب‌ها از نظر صدرالمتألهین، عدم توجه به «معرفت نفس» و علوم مكاشفات است.
چكيده لاتين :
The present article reviews the status of "a religious epistemic" era of two Muslim philosophers Ibn Rushd (520-595 AH) and Mulla Sadra (979-1045) is based on two works, "al-maqāl season ..." Ibn Rushd and "The project has three principal "is Mulla Sadra.The aim of this study is to review each of these two philosophers pathological position adopted in the face of the Islamic society of his era recording processes have knowledge of such an account, the thinking part of the time.This research is descriptive - analytic. In this article, we briefly discussed the socio-political situation era two philosophers, then examined the position of each of these two men in two books about the study, compared to the existing currents in contemporary religious thought. And then, to compare the similarities and differences of thought and action in the field at the end of two philosophers to the conclusion that both thinkers, with different criteria intended to identify the "obstacles to the attainment of a religious epistemic" are. Through adoption of religious sciences such as jurisprudence, in a religious epistemic, Ibn Rushd damage from lack of rational methods of deduction is legitimate, and the adoption of the Hereafter in a religious epistemic, these terms of Mulla Sadra, lack of attention to "self-knowledge" and of the Apocalypse.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
فلسفه دين
عنوان نشريه :
فلسفه دين
لينک به اين مدرک :
بازگشت