عنوان مقاله :
دعوي متقابل در رويه قضايي ديوان بينالمللي دادگستري
عنوان به زبان ديگر :
Counterclaims before precedent of International Court of Justice
پديد آورندگان :
شاملو، سوده دانشگاه آزاد اسلامي , شاملو، سارا
كليدواژه :
دعوي متقابل , رويه قضايي , صلاحيت , تعهدات عام الشمول
چكيده فارسي :
به منظور رفع نقصان و توسعه حقوق بينالملل همواره با استناد به اصل قياس از اصول و قواعد حقوق داخلي اقتباس شده است. دكترين پوزيتويسم حقوقي كه مبتني بر شكلگرايي است مخالف اين رويكرد است، اما اين يك واقعيت است كه حقوق بينالملل مستغني از حقوق داخلي نيست. نهاد دادرسي دعوي متقابل در ديوان بينالمللي دادگستري كه بدين ترتيب اقتباس شده، مكانيسمي است كه در جهت حمايت از حقوق خوانده دعوي و اجراي عدالت وضع و اجرا شده است. ديوان در صورت احراز دو شرط «صلاحيت» و «ارتباط مستقيم» قرار پذيرش دعوي متقابل صادر ميكند. رويه قضايي دلالت بر آن دارد كه ديوان در اثبات شرايط مذكور از رويكرد شكلگرايي تبعيت كرده است. اگرچه ديوان بعضاً در مورد شرط «ارتباط مستقيم» از موضع سختگيرانه عدول كرده، اما در مواجه با شرط «صلاحيت» حتي در قضايايي كه ماهيت ادعاهاي مطروحه عامالشمول بوده، همچنان به رويكرد واقع گرايانه مقيد بوده است.
چكيده لاتين :
In order to eliminate the deficit and develop international law, it has been always adapted from municipal law by reliance to the principle of analogy. Positivism opposes this approach, but this is reality that international law is not an integral part of municipal law. Counterclaim before international court of justice support from respondent and enforcement of justice. The Court will issue the decision of counterclaim provided that it comes within the jurisdiction and direct connection with the subject-matter. The precedent implies that the international court of justice adheres to formalism. Although The Court has sometimes abandoned from strict position to the condition of direct connection, but it has still been bound to jurisdiction even in cases where the nature of the claims ware erga omnes by positivist approach.
عنوان نشريه :
مطالعات حقوقي
عنوان نشريه :
مطالعات حقوقي