به كار گيري شبيه سازي مونت كارلو - زنجيره ماركوف در تبيين استراتژي مديريت سرمايه در گردش

The Explaining Working Capital Management Strategy by Markov chain Monte Carlo

مديريت سرمايه درگردش يكي از راهكارهـاي تحقـق نقـدينگي مطلـوب بـراي شركت‌ها است. به گونه‌اي كه نقدينگي مطلوب براي شركت‌ها در حدي نگه داشته شود كه بـا مـازاد و يا كمبود نقدينگي غيرطبيعي مواجه نشوند. با توجه به اهميت مديريت سرمايه در گردش، در اين پژوهش تأثير متغيرهاي حسابداري و ويژگي‌هاي شركت‌هاي همتا (شركت‌هاي فعال در صنعت مشابه) بر اين استراتژي مالي مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماري اين پژوهش شامل شركت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال سال‌هاي 1388 الي 1394 است. همچنين به منظور آزمون پژوهش از مدل بيز سلسله مراتبي، نمونه گيري گيبز و شبيه سازي مونت كارلو – زنجيرهٔ ماركوف استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه متغيرهاي نوع صنعت و متوسط بازده سهام شركت‌هاي همتا بر مديريت سرمايه در گردش (چرخه تبديل به نقد) تأثير مي‌گذارند.

Working capital management is one of the strategies to achieve the optimal liquidity for the company. This study tests the effect of accounting variables and characteristics of peer firms (companies in the same industry) on working capital management strategy. The statistic sample consists of listed companies in Tehran Stock Exchange during the years 2009 to 2015. In order to test hypothesis, hierarchical Bayes model, Gibbs sampling and Monte Carlo simulations - Markov chain is used. The results show that the sector (industry) type and peer firms' stock returns average have a significant relationship with working capital management.