تاثير سقف شيشه‌اي بر عدم بكارگيري مديران زن در سازمان‌هاي دولتي استان مازندران

زمينه و هدف: زن به علت تفاوتي كه بر اساس خلقت حكيمانه خداوند، در جنسيت با مرد دارد، در طول تاريخ موضوع بحث و گفتگوي اديان الهي، شعرا، نويسندگان، مردم شناسان و جامعه شناسان بوده است. علي رغم وجود نتايج مطلوبي كه از مديريت زنان در سازمان‌ها حاصل گرديده است، اغلب مديران ارشد در سازمان‌ها به انتخاب مدير مرد تمايل دارند. هدف از انجام اين تحقيق بررسي تاثير سقف شيشه‌اي بر عدم بكارگيري مديران زن در سازمان‌هاي دولتي استان مازندران مي‌باشد. روش تحقيق: اين پژوهش باتوجه به هدف از نوع كاربردي و با توجه به نحوه‌ي گرد آوري داده‌ها پيمايشي و از نوع همبستگي است. براي گرد آوري داده‌ها از مطالعات كتابخانه‌اي و ميداني استفاده و پرسشنامه تحقيق شامل 71 سوال است. اين مطالعه برروي140 نفر از مديران زن در سازمان‌هاي دولتي استان مازندران انجام گرفته و تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تي انجام شد. يافته‌ها: نتايج حاصل از آزمون فرضيه‌‌هاي تحقيق حاكي از آن است كه به ترتيب متغيرهاي خود ناتوان انگاري، جامعه پذيري در سقف شيشه‌اي، بر عدم بكارگيري زنان در پست‌هاي مديريت تاثيرگذار بوده اند. بررسي نتيجه فرضيه اول با استفاده از آزمون تي نشان داد كه اختلاف ميانگين محاسبه شده بين ميانگين واقعي متغير و ميانگين تراز برابر با 0/256 است و مي‌توان نتيجه گرفت كه سقف شيشه‌اي بر عدم بكارگيري مديران زن تاثيرگذار است. بررسي نتيجه فرضيه دوم با استفاده ازآزمون تي نشان داد كه اختلاف ميانگين محاسبه شده بين ميانگين واقعي متغير و ميانگين تراز برابر 0/768 است واين حاكي از آن است كه خود ناتوان انگاري بر عدم بكارگيري مديران زن موثر است. همچنين نتيجه فرضيه سوم با استفاده ازآزمون تي نشان داد كه اختلاف ميانگين محاسبه شده بين ميانگين واقعي متغير و ميانگين تراز برابر 0/571 است بنابراين جامعه پذيري ناتواني زنان بر عدم بكارگيري مديران زن تاثير دارد. نتيجه گيري: ريشه مسائل بر‌اي عدم حضور تعداد قابل توجه زنان در مشاغل مديريتي به باورهاي فرهنگي مربوط است. اين تحقيق هم مثل ساير پژوهشها نگرش جامعه و ديدگاههاي كليشه‌اي حاكم در اذهان تصميم گيرندگان را به عنوان يكي از عوامل مهم ارتقاي زنان به مشاغل مديريتي تا ييد كرده است