شماره ركورد :
964271
عنوان مقاله :
بررسي و نقد جايگاه‌ تسميه‌گرايي‌ در معرفت‌شناسي دانش اقتصاد
پديد آورنده :
توكلي محمدجواد
پديد آورندگان :
قاسمي اصل محمدجواد نويسنده دانش‌پژوه دكتراي فلسفه اقتصاد موسسه امام خميني
سازمان :
عضو هييت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
تعداد صفحه :
27
از صفحه :
5
تا صفحه :
31
كليدواژه :
مفاهيم كلي , تسميه‌گرايي , ذات‌گرايي , معرفت‌شناسي , دانش اقتصاد , تبيين فرضيه‌اي ـ استنتاجي
چكيده فارسي :
برخي اقتصاددانان ادعا كرده‌اند علم اقتصاد تنها مبتني بر انديشه تسميه‌گرايي شكل مي‌گيرد و شكل امروزين اين تفكر را شيوه تبيين فرضيه‌اي ـ استنتاجي دانسته‌اند. طبق اين تحليل، در فضاي تفكر اسلامي كه بر ذات‌گرايي استوار است، امكان شكل‌گيري دانش اقتصاد اسلامي و به‌كارگيري شيوه تبيين فرضيه‌اي ـ استنتاجي وجود ندارد. مقاله با استفاده از روش تحليلي به بررسي اين ادعا مي‌پردازد. اين ادعا به خاطر توجه صرف به ذات‌گرايي افلاطوني كه مدعي وجود عيني براي كليات است، در تعريف و كارايي ذات‌گرايي به خطا رفته است. اين در حالي است كه مفاهيم كلي مورد استفاده در دانش اقتصاد، مفاهيمي انتزاعي و اعتباري مي‌باشند. بر اين اساس، نزاع ذات‌گرايي و تسميه‎‌گرايي در مورد عينيت مفاهيم كلي، خدشه‌اي به علم اقتصاد وارد نمي‌كند. همچنين ازآنجاكه ذات‌گرايي هستي‌شناختي با تسميه‌گرايي روش‌شناختي منافات ندارد، شيوه تبيين فرضيه‌اي ـ استنتاجي، در اقتصاد اسلامي مبتني بر ذات‌گرايي، قابل استفاده است.
چكيده لاتين :
Some economists have argued that economics is only based on the idea of Nominalism and the current form of this thought is a hypothetical-deductive method of explanation. According to this analysis, there is no possibility of the formation of the knowledge of Islamic economics and the use of the hypothetical- deductive method of explanation in the Islamic intellectual space, which is based on the essence. The paper examines this claim using an analytical method. This claim for the mere focus of Plato’s essentialism which postulates the existence of the object for generality has gone wrong in the definition and efficiency of essentialism. This statement holds while general concepts used in economics, are abstract and contractual. Based on this, the argument between essentialism and nominalism, doesn’t create a problem and rift for economics as a science. Moreover, since ontological essentialism doesn’t contradict methodological nominalism, the method of hypothetical inferential reasoning in Islamic Economics can be used based on essentialism.
چكيده عربي :
قد ادعي بعض الاقتصاديين ان العلم الاقتصادي يقوم فقط علي الفكره التخطيطيه و الشكل الحالي لهذه الفكره هو طريقه افتراضيه استنتاجيه للتفسير. و وفقا لهذا التحليل، لا توجد امكانيه لتشكيل علم الاقتصاد الاسلامي و استخدام طريقه الاستدلال الافتراضي للتفسير في فضا الفكر الاسلامي الذي يقوم علي اساس الجوهريه. و تفحص المقاله هذه المطالبه باستخدام طريقه تحليليه. و كان هذا الادعا معيبا بسبب مجرد الانتباه الي الجوهريه الافلاطونيه التي يدعي الوجود العيني للكليات. يتكون الاقتصاد من عدد من القضايا التي تتكون من مجموعه من المفاهيم العامه. و بما ان المفاهيم الكليه المستخدمه في علم الاقتصاد، هي مفاهيم اعتباريه و انتزاعيه، علي هذا الاساس، الجدل بين الجوهريه و الاسمانيه ليس له تاثير علي معرفه الاقتصاد. و لان النزعه الاسميه الانطولوجيه لا تتعارض مع الاسميه المنهجيه، فان طريقه تفسير الاستدلال الافتراضي قابله للاستخدام في الاقتصاد الاسلامي.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت