خودآگاهي سازماني و شاخص اثربخشي كل سازمان

Organizational Awareness and Effectiveness Index in Knowledge Driven Organizations

در فضاي كسب و كار و اقتصاد دانش محرك امروز مفاهيمي چون سازمان هاي دانش بنيان، دانش محور و دانش محرك جايگاهي خاص دارند. يكي از نيازهاي اساسي چنين سازمان هايي آن است كه بدانند حداكثر كاري كه سازمان مي تواند انجام دهد چقدر است؟ و در يك موقعيت مشخص، چه حالتي مي تواند كاردهي يك سازمان را به حداكثر مقدار خود برساند تا با استفاده از اين آگاهي بتوانند در تغيير و واكنش به تغييرات محيطي موفق باشند. براي رسيدن به اين هدف ها، نه تنها خودآگاهي فردي بلكه خودآگاهي سازماني و روش هاي رسيدن به خودآگاهي سازماني مي تواند بسيار سودمند باشد و ابزارهائي را در اختيار مديران سازمان هاي دانش محرك قرار دهد كه به موفقيت آن ها در فضاي كسب و كار امروز جهاني كمك كند. اين خودآگاهي مي تواند در قالب داشبورد مديريتي نيز نمايش داده شود. در اين مقاله تلاش شده است ضمن تشريح مفهوم خودآگاهي سازماني و مفاهيم مرتبط با آن، مهم ترين روش هاي ارزيابي اثربخشي و كارآيي سازماني به عنوان ابزارهايي براي رسيدن به خودآگاهي سازماني معرفي شوند. در اين راستا الگوئي براي رسيدن به خودآگاهي سازماني موسوم به شاخص كل اثربخشي سازماني معرفي مي گردد كه با استفاده از آن مي توان ضمن تشخيص موقعيت، مسير حركت سازمان بر مبناي آگاهي را نيز تصحيح كرد و با پايش مستمر و آگاهانه اقدامات طراحي شده و اقدامات انجام شده، نقاط قوت و ضعف سازماني را تشخيص و با تكيه برخودآگاهي سازماني، مزيت هاي رقابتي سازمان را توسعه داد.

Nowadays Knowledge-based and Knowledge-driven enterprises are assumed important organizations for moving toward knowledge-based economy. But knowledge-driven organizations are facing multiple crises in job/work design, reengineering process, organizing activities to increase efficiency. The one that stands out and greatly affects the organization is the maximum amount of work that an organization is capable to complete in a given period. Managers want to know how they can improve productivity in an organization. To do this without the slightest fault, organizations must have mechanisms to help increase their level of awareness. One of those mechanisms involves finding indicators to assess the organizational effectiveness in a strategic way. One of these indicators is organizational awareness that can help to increase revenue and profitability by establishing competitive advantage. Organizational Awareness includes the ability to identify who the real decision‐makers are and the individuals who can influence them, and to predict how new events will affect individuals and groups within the organization. This paper aims to introduce a method to assess effectiveness and organizational efficiency as a tool for achieving organizational awareness. The most important methods to evaluate effectiveness is called Global Organizational Effectiveness Index Subsystem (GOEIS). GOEIS can be used to compare execution to planning, in some defined areas, to verify if the proposed objectives of the organization are being met or not. This effectiveness index is suitable to improve management and performance while increasing effectiveness and organizational awareness