ارتباط پهنه هاي دگرساني با سامانه گسلي كلمرد در گستره ازبك‌كوه، ايران مركزي

Relationshiprelationship between aleteration zone and Kalmard fault system in the Ozbak-Kuh area, Central iran

سنجش ‌از دور ابزاري سودمند در شناسايي پديده‌هاي زميني است، در نواحي كه سنگ‌ها رخنمون خوبي داشته و پوشش گياهي اندك باشد، سنجش ‌از دور در شناسايي كاني‌ها و سنگ‌ها و ديگر عوارض زمين‌شناسي كاربرد فراواني دارد. مناطق دگرساني به‌طور معمول با كاني‌هاي مشخصي همراه هستند، در اين پژوهش دگرساني‌ كاني‌هاي رسي از جمله ايليت، كائولينيت و دگرساني كاني‌هاي گروه اكسيد آهن مانند گويتيت، هماتيت و جاروسيت در منطقه ازبك‌كوه بررسي شده است. كوه‌هاي ازبك‌كوه با راستاي شمال شرق- جنوب غرب در ورقه ايران مركزي در پهنه گسلي كلمرد قرار دارند. در اين پژوهش از تصوير ASTER براي شناسايي كاني‌هاي گروه اكسيد آهن و هيدروكسيد آهن در كوه‌هاي ازبك‌كوه استفاده شد. بدين‌منظور از روش لگاريتم باقي‌مانده براي پيش پردازش و از روش پالايش تطبيق يافته(MF) براي شناسايي دگرساني‌ها بهره گرفته شد. سپس نقشۀ دگرساني مربوط به هريك از اين كاني‌ها براي منطقه مطالعاتي تهيه شد، و ارتباط اين دگرساني‌ها با گسل‌هاي اصلي منطقه ازبك‌كوه تجزيه و تحليل شد. نتايج حاصل نشان‌دهندۀ ارتباط آشكار دگرساني‌هاي استخراج شده با سه گسل اصلي منطقه ازبك‌كوه(F1, F2, F3) هستند، كه در بازديدهاي صحرايي صورت گرفته از منطقۀ بررسي شده، اين گسل‌ها اندازه‌گيري و برداشت شدند. روند گسل‌هاي اندازه‌گيري شده مانند روند اصلي كوه‌هاي ازبك‌كوه، شمال‌شرق- جنوب‌غرب است و شواهد جنبشي مربوط به اين گسل‌ها امتداد لغز راست‌بر با اندكي مؤلفۀ معكوس تشخيص داده شد، كه اين حركت مشابه روند اصلي گسل كلمرد در ايران‌مركزي است و نشان‌گر تأثير اين پهنه گسلي بر فازهاي مختلف دگرساني در منطقه ازبك‌كوه است.

Remote sensing is considered as a powerful tool for recognizing ground phenomenons, particularly in well exposed and low vegetation regions. Altered zones contain specific minerals, and in current research alteration assemblages (illite, kaolinite, goethite, hematite and jarosite) were recognized in Ozbak-Kuh area. Ozbak-Kuh with NE-SW trend is located in Central Iran zone in Kalmard faulted zone. ASTER image were used for discriminating ferruginous minerals and ferric hydroxide in the study area, using Log Residuals method as preprocess and Matched Filtering (MF) method for recognizing alteration and compiling alteration map. Comparison of alterations pattern with the main faults trends i.e.F1, F2 and F3 reveals their obvious concomitance. Field studies and measurements has shown that the strikes of these faults are parallel to Ozbak-Kuh NW-SE trend and their kinematic indicating a right lateral strike slip with reverse elements, which is similar to the Kalmard fault in the Central Iran. Our research shows the significant influence of the Kalmard fault zone on different phases of alterations in the Ozbak kuh area.