عنوان مقاله :
پارادوكس كرول از منظر ويتگنشتاين، ابن سينا، و خواجه نصير
عنوان به زبان ديگر :
Carroll’s Paradox from the viewpoints of Wittgenstein, Ibn Sīnā, and Tūsī
پديد آورندگان :
عظيمي، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده الهيات - گروه فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
پارادوكس لوئيس كرول , پارادوكس استنتاج , چارلز لاتويج داجسون , وضع مقدم
چكيده فارسي :
پارادوكس كَرول بنياديترين مفهوم منطق، يعني مفهوم استنتاج را به چالش ميكشد و چنين مينماياند كه در هيچ استنتاجي نميتوان از مقدّمات به نتيجه رسيد. مقالهي پيش رو اين پارادوكس را بر سه انديشمند بزرگ، ويتگنشتاين، ابنسينا، و خواجه نصير، عرضه ميكند و ميكوشد تا راهحلّي را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ويتگنشتاين از يك وضع مقدّم «بيانناپذير» ولي «نشاندادني» در همهي استنتاجها سخن ميگويد كه سرانجام به تفكيك «قاعده» از «مقدّمه» ميانجامد. ابنسينا نيز اصول منطقي را «مكيال» ميداند نه «مادّه»، كه اين دقيقاً همان تفكيك يادشده است. و خواجه نصير از نيازمندي هر قياس اقتراني به يك وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن ميراند كه بيان ديگري از «وضع مقدّم بيانناپذيرِ نشاندادنيِ» ويتگنشتاين است كه باز به تفكيك يادشده منتهي ميشود. و تفكيك «قاعده» از «مقدّمه» و نارواييِ تبديل اوّلي به دومي كليد حلّ پارادوكس كرول است. اين دقيقاً همان تفكيك يادشده است. و خواجه نصير از نيازمندي هر قياس اقتراني به يك وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن ميراند كه بيان ديگري از «وضع مقدّم بيانناپذيرِ نشاندادنيِ» ويتگنشتاين است كه باز به تفكيك يادشده منتهي ميشود. و تفكيك «قاعده» از «مقدّمه» و نارواييِ تبديل اوّلي به دومي كليد حلّ پارادوكس كرول است.
چكيده لاتين :
Carroll’s paradox calls the most fundamental concept of logic, namely the concept of inference, into challenge, and appears to convey that one cannot pass, in any inferences, legitimately from premises to conclusion. So as to get hold of any possible solution out of their writings, the current article puts the paradox under three giant thinkers’ (i.e. Wittgenstein, Ibn Sīnā, and Tūsī) views. Wittgenstein puts forward an “inexpressible” but “showable” modus ponens in all inferences that leads ultimately to the distinction between “rule” and “premise”. Ibn Sīnā recognizes the logical principles as criterion (“mikyāl”) not as matter (“mādda”) for which the same exactly holds as the above distinction. Also, Tūsī speaks of the necessity of any syllogism to have an “assistant” and “concomitant” modus ponens that can be considered as the iteration of Wittgenstein’s “inexpressible-but-showable modus ponens” leading as before to the mentioned distinction. As a key solution to Carroll’s paradox, one should make a robust distinction between “rule” and “premise”, and bring inadmissibility to converting the former to the latter.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي - كلامي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي - كلامي