شماره ركورد :
967472
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي گروتسك (طنز سياه) در آثار صادق چوبك و هوشنگ گلشيري
پديد آورندگان :
كربلايي محمد، افسانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , شعبانلو، عليرضا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
655
تا صفحه :
675
كليدواژه :
گروتسك , مضحكه , فراشگفت , هيچ انگاري , صادق چوبك , هوشنگ گلشيري
چكيده فارسي :
از ديرباز گروتسك به عنوان طنز سياه مفهومي شناخته شده در ادبيات و هنر ايران و جهان است. جلوه هاي گروتسك به صورت آميغي از خنده و اندوه، خنده و انزجار، خنده و اضطراب، خنده و هول و هراس، خنده و نابهنجاري براي مخاطبان هنر، شيوه اي آشناست. تركيب عناصر ناهمگون از قرن ها پيش در آثار هنري متداول بوده است. هنرمندان براي پررنگ تر نشان دادن واقعيت هاي تلخ جامعه از اين شيوه مدد مي گرفتند تا زواياي پنهان در پشت اين واقعيت را به خوبي بازنمايند و مردم را از بي اعتنايي به فاجعه هاي اجتماعي، بيرون بياورند. صادق چوبك و هوشنگ گلشيري دو داستان نويس برجسته ايراني در قرن بيستم بودند كه در آثارشان عنصر گروتسك بيش از ديگران، مشهود است. اين دو نويسنده به جهت رويكرد خاصي كه به زندگي و مسايل آن داشتند از گروتسك استفاده كرده اند. آنان هنرمنداني متفكر و متعهد بودند كه از نابساماني هاي اجتماعي هم در طبقات بالاي جامعه و هم در اقشار فرودست، در رنج بودند. درحقيقت جلوه هاي مضحك و در عين حال هراس آور گروتسك در آثار اين دو نويسنده، خشم و پرخاشي است كه همچون تازيانه برگرده هاي جامعه ي خواب زده فرود مي آيد. در اين پژوهش دانسته شد كه چوبك و گلشيري هرچند كه مشابهت هايي در كاربرد گروتسك دارند اما از جهت كيفيت كاربرد، متفاوت هستند. چوبك بيشتر در حوزه ي ناتوراليسم به گروتسك پرداخته است كه بيشتر زشت نگاري را تداعي مي كند در حالي كه گلشيري با نفوذ به عمق فاجعه هاي انساني در جامعه ي ايران، گروتسك را به عنوان زيرساخت آثارش با تمامي مضحكه و رعب آوربودن و اشمئزازش، به كار مي گيرد. با اين حال هر دو نويسنده در اين تجربه، بسيار توانا هستند. اين پژوهش به شيوه ي تحليل تطبيقي انجام شده است و داده هاي پژوهش نشان مي دهد كه هردو نويسنده واقعگرا هستند و دغدغه ي آنان نابساماني هاي اجتماعي است.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
فايل PDF :
3640644
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت