عنوان مقاله :
بررسي و نقد پديدارشناسي خيال در تجربه و حياني نبوي
پديد آورندگان :
بني اسدي، صغري دانشگاه اديان و مذاهب، قم , انصاري دوگاهه، محمد دانشگاه اديان ومذاهب، قم - دانشكده مجازي - گروه كلام شيعه
كليدواژه :
پديدارشناسي , تجربه ديني , روياهاي رسولانه , قوه خيال , قوه ناطقه , وحي الهي , وحي قدسي , عقل فعال
چكيده فارسي :
برخي فيلسوفان اسلامي ازجمله فارابي و ملا صدرا با اعتقاد به وحي قدسي و برخي همچون دكتر سروش با پايين آوردن وحي به تجربة نبوي، قدسيّت وحي را كنار نهاده و آن را يك امر انفسي تلقي ميكند. در تبيين فلسفي وحي، حقايق وحياني به دو دسته حقايق كلي و حقايق جزئي قابل تقسيم است. حقايق كلي وحي توسط قوه ناطقه نبي و حقايق جزئي توسط قوه خيال وي دريافت ميشود. فارابي وملا صدرا ازجمله فلاسفه اي هستند كه در تبيين وحي بر نقش مهم قوه خيال در دريافت حقايق وحياني تأكيد كرد، از نظر آنها قوه خيال قادر است حقايق كلي وحي را نيز از طريق تبديل به صور حسي و خيالي ادراك كند و منشأ حقايق كلي وحي را عقل فعال ميدانند، اما در مورد منشأ حقايق جزئي وحي با هم اختلاف دارند. اما دكترسروش ميكوشد تا تبيين طبيعياي از وحي ارائه دهد. در اين تبيين پيامبر هم نقش به وحي را دارد و هم درمضامين وحي دخالت ميكند از اينرو در قرآن خطاهاي بسياري راه يافته است. دكترسروش در دفاع از نظرية خود دو مدل از وحي را مطرح ميكند. در يكي، كه بهزعم وي تفسير سنّتي از وحي است، پيامبر مانند طوطي مقلّد در نظر گرفته ميشود، اما در مدل دوم پيامبر چونان زنبور مولّد است كه در توليد وحي دخالت دارد. وي در تلاش است تا كلام پيامبر را عين كلام خدا بداند. در اين بحث وي از متافيزيك قرب و وصال و رابطة ديالوگي پيامبربا هممحيط خودش ميگويد. سروش در جهت تأييد نظرية خود به آراء فيلسوفان و عارفان نيزتمسك ميجويد كه ابتنايي بر اصول عقلي ونقلي ندارد. در اين مقاله براين نكته تأكيد شده كه سه مدل از وحي ميتوان ارائه داد، در اين مدل سوم ، پيامبر نه طوطي مقلّد است كه هيچگونه آگاهي از وحي نداشته باشد و نه زنبور مولّد است كه توليدكنندة مضامين وحي باشد، بلكه وي شخصيّت كماليافتهاي ومنتخب الهي است.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه