ارزيابي نظام آموزش هنر دوره ابتدايي از منظر قلمروهاي اساسي و ساختار محتوايي: مطالعه ديدگاه هاي معلمان، مديران و كارشناسان

Evaluation of art education based on basic scope and content structure in Elementary Schools: A Study on Teachers', Administrators' and Experts' views

به زعم بسياري از صاحب نظران، آموزش هنر در ايران همچون ساير كشورها به عنوان يكي از دغدغه هاي نظام آموزشي تلقي مي شود. هدف اين پژوهش، شناسايي وضعيت قلمروهاي اساسي و ساختار محتوايي آموزش هنر دوره ابتدايي با توجه به ديدگاه معلمان، مديران و كارشناسان بوده است. جامعه آماري اين پژوهش پيمايشي 1300فر از معلمان، مديران و كارشناسان دوره ابتدايي شهر كرمان بودند كه 457 نفر براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزار پژوهش نيز، پرسشنامه اي است كهپايايي آن براب0/80 محاسبه و روايي محتوايي آن مورد تاييد قرار گرفت. در تحليل داده ها نيز ضمن استفاده از نرم افزار آماري SPSS نسخه 16، از روش هاي آمار توصيفي، t تك نمونه اي و ANOVA استفاده شد.. يافته هاي تحقيق نشان دادند كه هنر نزد معلمان، مديران و كارشناسان امري مهم تلقي شده و همه آزمودني ها، اين مولفه را بالاتر از حد متوسط ارزشگذاري كردند. در همه مولفه هاي قلمروهاي اساسي و ساختار محتوايي آموزش هنر نيز ميان گروههاي مورد مطالعه تفاوت معناداري در سطح P<0/01مشاهده شد. همچنين در زمينه حمايت هاي لازم و محدوديت ها – الزام ها ميان گروه هاي مورد مطالعه تفاوت معناداريود. بررسي نظرات معلمان، مديران و كارشناسان نيز نشان داد كه هنرهاي تجسمي و هنرهاي ملي مذهبي در برنامه هاي درسي به مقدار لازم وجود دارد، در عوض محتواي مرتبط با نمايش و موسيقي مورد غفلت و كم توجهي قرار گرفته و در اين دو مولفه تفاوتي ميان گروه هاي مختلف مشاهده نشد. بين ارزيابي از وضعيت آموزش هنر برحسب جنسيت نيز تفاوت معناداري مشاهده نشد.

Many experts believe that art education is considered as a challenge in Iran and other countries. The Purpose of this research is to recognize the basic scopes and content structure. The target of population consists of 1300 teachers، administrators، and specialists of Elementary Schools in Kerman، that 457 subjects were selected using multi stage random sampling method on Morgan's table. The questionnaire was used as a tool، its reliability was 0/8، and was confirmed its content- related validity. The descriptive statistics، one –sample t- test، one- ANOVA and Spss19th version were employed for analyzing the obtained data.. Research findings indicated that art is important، and all subjects valued this variable above the average extent. There was significant difference(P<0/01) on the components related to scope of art education and content structure among study groups. Based on supports and limitations، the difference among groups was meaningful. The study also showed that there are enough visual and national – religious arts in curriculum، but music and drama have been neglected. The role of gender wasn’t significantly different in assessment.