عنوان مقاله :
سيرتحول مجسمه سازي بودايي در جين با تاكيد بر خصلت اندام وارگي پيكره ها
عنوان فرعي :
The Evolution of Buddhist Sculpture in China with Emphasis on Figurative Features of the Statues
پديد آورنده :
بهارلو علي اصغر
پديد آورندگان :
چيت سازيان امير حسين نويسنده استاديار معماري وهنر
كليدواژه :
آيين بودا , پيكرتراشي , پيكره , ريخت , چين
چكيده فارسي :
ميان حوزههاي هنري مربوط با آيين بودايي در چين، شاخهاي كه بهشدت از اين كيش و ويژگيهاي خاص آن تاثير پذيرفت، مجسمهسازي بود؛ گرايشي كه با پشت سر گذاشتن چند قرن از زمان ورود بوديسم به اين سرزمين مسير تكامل خود را طي كرد و به هنري مستقل و تمامعيار تبديل شد.
پيكرتراشي بودايي چين در آغاز متاثر از فرهنگ هندوستان بود كه اين روند بهزودي جاي خود را به روح حاكم بر هنر چيني سپرد و به حالتي غير انداموار و طبيعتاً غيرجسماني تبديل شد؛ روندي در جهت بوميسازي كه با روي كار آمدن سلسله خاندانهاي ششگانه شدت گرفت و به مرور، از نوعي خصلت خطي موزون و آرام بهرهمند شد كه حاكي از روح هنري چين بود. اين حوزه در عصر تانگ با تاثيرپذيري از سبك گوپتاي هند، ظاهري ناتوراليستي با پيكرهاي بدننما و منعطف بهخود گرفت؛ درحاليكه در دوره سونگ، مادينگي، نشستن غيررسمي و استفاده از چوب را سه مبناي عمده براي خود قرار داد. در دوران سلطنتهاي يوآن، مينگ و چينگ پيكرهسازي بودايي به حاشيه رفت و با آغاز قرن بيستم و گرايش به رياليسم سوسياليست، موضوعهاي اجتماعي و سياسي در مجسمهسازي چين وارد شد و بهرهگيري از دستاوردهاي هنري غرب نيز به امري ناگزير بدل شد.
هدف اين پژوهش، بررسي تاريخي و تكامل اين پيكرهها از ديدگاه فيگوراتيو (آناتومي، فرم، رنگ، بافت و...) و تطبيق كيفي آثار هر دوره (با ويژگيهاي خاص خود) با ديگر دوران است؛ از اينرو، اين روند تاريخي از اواسط امپراتوري هان، يعني قرن اول ميلادي - مصادف با ورود بوديسم به چين - آغاز شده و تا دوران اخير تداوم يافته است.
چكيده لاتين :
China has always been the cultural center of Far East during history and religions backgrounds in which, go back to a long time ago. Being the two major Chinese religions systems, Taoism and Confucianism have been the forerunners of religious field, and Chinese culture has been much influenced by them.
With the advent of Buddha in the 6th century B.C in the north of India and with arriving of Buddhism to China in the first century, a third ritual system entered the people’s beliefs and thoughts. The effect of this fact on Chinese life, especially art, is inevitable.
In this process, the art that received much influence from Buddhism and its conditions was sculpture. Buddhist sculpture passed its developing way after a few centuries from the advent of this new religion in china and became a perfect art. What have been considered in this article are an examination of the history and the developing trend of these statues from view point of figurative structures (such as anatomy, form, color, texture .) and a comparison of each period works with other periods. Hence we have started this process from the middle of Han dynasty (the first century) _ which is simultaneous with the arriving of Buddhism to China_ till recent years.
Key Words: China, Sculpture, Buddhism, Figure