بررسي تطبيقي اثري از يان وان ايك و مارك شاگال با موضوع واحد

در هر دورهاي، هنر براي بيان كردن، زبان و شيوهاي خاص داشته است. در طول تاريخ، با وجود تنوع در بيانهاي هنري، بين آثار هنري اشتراكها و شباهتهايي نيز وجود داشته است. با بررسي تاريخ هنر و آثار هنري، درمييابيم آثار در امتداد يكديگر و به مقتضاي زمان، براي تكامل و پيشرفت هنر به وجود آمده ِ اند. با توجه به اين نكته، بررسي و تطبيق آثار هنري دوره هاي مختلف، ميتواند ما را با شباهتها، تفاوتها، علت ِ هاي عرضه و بيان خاص آثار هر دوره آشنا كند. در اين مقاله، دو اثري كه در دو زمان مختلف ولي با موضوعي واحد )يكي اثري است از »يان وان ايك« و متعلق به دوران رنسانس و ديگري اثري است از »مارك شاگال« و متعلق به دوران مدرن( خلق شدهاند، بررسي شده، ويژگيهاي آنها با يكديگر مطابقت داده ميشود. در مباحث مورد نظر، ابتدا به معرفي و شناخت دو هنرمند، و گرايشهاي فكري و هنري آنها پرداخته شده است. در ادامه، موارد ساختاري و معنايي دو اثر بررسي و تطبيق داده شده است. در انتهاي مقاله نيز براي درك آسان و سريعتر مباحث، جدولي از خالصه مطالب درج شده است.