عنوان مقاله :
بايستهها و نبايستههاي عيبجويي و ستايش ديگران
عنوان فرعي :
The Oughtst and ought-nots of Fault finding Nith and Praising of the Behavior of Others
پديد آورنده :
مصباح آيتالله علامه محمدتقي
كليدواژه :
Fault finding , praising others , الحسد , حسد , ذكر العيوب , عيبجويي , ستايش از ديگران , مدح الغير , jealousy
چكيده فارسي :
اين مقاله به شرح كلام اميرمومنان علي عليه السلام در خصوص صفات شيعيان ميپردازد. ازجمله اين صفات، ستايش ديگران است. اين فقره، به بايستهها و نبايستههاي ستايش و تمجيد از ديگران ميپردازد. اينكه آيا در اسلام، ستايش و تمجيد ديگران، امري پسنديده و نيكوست يا ناپسند؟ پاسخ آن، بسته به شرايط و موارد دارد؛ يعني چنان نيست كه ستايش از هركس، در هر جا، به هر شكل پسنديده باشد و يا كتمان صفات نيك ديگران و نستودن آنان ناپسند؛ بلكه گاهي ستايش و تمجيد واجب، گاهي مستحب، و گاهي درمانگر برخي بيماريهاي اخلاقي مانند حسد و گاهي نيز حرام و نكوهيده است؛ گاهي در ازدواج و يا احراز پست و مقام سياسي، در مقام مشورت غيبت و عيبجويي از ديگران واجب است. هرچند ستايش از ديگران و بيان فضايل آنان در نبودنشان فضيلت است، اما درباره همه افراد اين حكم يكسان نيست. اما همواره ستايش از مومن نيكو خصال، با هدف برانگيختن محبت مردم ارزشمند است.
در داستان هابيل و قابيل و داستان حضرت يوسف در قرآن، نقش حسد بر برادران نمود و جلوهگر است؛ زيرا ستايش يكي، موجب حسد ديگران شده است. يكي از بهترين راهكارهاي از بين بردن حسد، تمجيد و ستايش كسي است كه به او حسد ميورزد.
چكيده لاتين :
The current paper expounds the words of Imam Ali (p.b.u.h) regarding the attributes of the Shiah. One of these attributes is praising the behavior of others. This essay deals with the oughts and oughl-nots of praising others. Is praising the behavior of others approved disapproved in Islam? The answer to this question depends on the conditions and cases; that is, it is not appropriate to praise every one, in every situation and in every way and it is not inappropriate to hide the good attributes of others and not praise them. Sometimes praising others is obligatory, recommended or serves as a healer of some mental diseases, like jealousy, and sometimes praising is impermissible and blame worthy. In some cases, like marriage, gaining a political position or consulting, backbiting or fault finding with the behavior of others it is obligatory. Although praising others in their absence is a virtue, this rule does not apply equally to all people. Praising beneficent believer will be valuable if it intended to win people`s affection.
In the story of Abel and Cain and the story of prophet Josef, we find clear instances of the role of jealousy amony brothers. The best way to remove jealousy is to praise the person whom is the object of jealousy.
چكيده عربي :
محور البحث في هذه المقاله هو شرحٌ لكلام الامام علي (عليه السلام) بشان الصفات التي يجب ان يتحلّي بها الشيعه، ومن جملتها مساله مدح الآخرين؛ ومن هذا المنطلق طرحت فيها مباحث حول الضرورات والنواهي فيما ذكر، وتمحورب بشكلٍ اساسي حول السوال التالي: هل انّ الشريعه الاسلاميه تستحسن مدح الناس وتمجيدهم او انّ الامر خلاف ذلك؟
الاجابه عن هذا السوال منوطهٌ بجملهٍ من الشروط والمسايل الخاصّه، مما يعني انّ المدح ليس امراً مستحسناً علي الاطلاق بشان كلّ شخصٍ وفي جميع الاحوال والاشكال، كما انّ كتمان محاسن الآخرين وعدم الاطرا عليهم لا يعدّ امراً مذموماً بشكلٍ مطلقٍ، بل يكون المدح واجباً احياناً، ومستحبّاً في احيان اخري؛ وفي بعض الحالات يمسي علاجاً لبعض الامراض الاخلاقيه كالحسد، ناهيك عن انّه يمكن ان يصبح محرّماً ومذموماً في حالاتٍ اخري. وامّا ذكر عيوب الناس فقد يكون واجباً في حالاتٍ معيّنهٍ، مثل المشوره حول الزواج والتحرّي لتنصيب شخصٍ في منصبٍ سياسي.
رغم انّ مدح الآخرين وذكر فضايلهم في غيابهم يعتبر امراً ممدوحاً، لكنّ هذا الامر لا يمكن تعميمه علي جميع الناس؛ بينما مدح المومن وذكر خصاله الحميده لاجل القا محبّته في قلوب المستمعين هو امرٌ مستحسنٌ.
نستشفّ من مجمل الاحداث التي ذكرت في الكتاب الحكيم حول هابيل وقابيل، والنبي يوسف (عليه السلام)؛ انّ الحسد استحوذ علي قلوب الاخوه، وذلك لكون تمجيد احدهم يسفر عن غرسه في قلوب البقيه. احد افضل السبُل الكفيله باستيصال الحسد من نفس الانسان، هو سعيه لمدح من يحسده.