شماره ركورد :
969814
عنوان مقاله :
بررسي قابليت پيش‌بيني توليد كل و بخشي درالگوهاي داده- ستانده؛ با تاكيد بر بخش‌هاي بلوغ يافته
عنوان فرعي :
Analysis of Predictability of Sectoral and Aggregate Output Using Input-Output Models: with Emphasis on Mature Sectors
پديد آورنده :
اقتصادي منقوطاي زيبا
پديد آورندگان :
بانويي علي اصغر نويسنده , مهاجري پريسا نويسنده استاديار اقتصاد Mohajeri Parisa
سازمان :
دانش آموخته كارشناسي ارشد
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
9
تا صفحه :
38
كليدواژه :
قابليت پيش بيني , جدول داده- ستانده , الگوي تقاضامحور ليونتيف , بخش بلوغ يافته , الگوي عرضه‌محور گش , رشد عمقي
چكيده فارسي :
پيش‌بيني متغيرها يكي از وظايف اصلي و مهم علوم مختلف از جمله اقتصاد مي باشد. به لحاظ روش‌شناسي، مطالعات خارجي انجام شده، در خصوص پيش‌بيني توليد از الگوهاي داده- ستانده تقاضامحور ليونتيف (LDM) و عرضه‌محور گش (GSM) استفاده مي‌گردد. در زمينه پيش‌بيني توليد بخش‌هاي اقتصادي، توجه به ماهيت بخش‌ها از منظر بلوغيافته و كمتر بلوغ‌يافته حايز اهميت است. در اين مقاله، پيش-بيني توليد براي دو دوره زماني محاسبه شده است. اول، پيش‌بيني توليد سال 1378 بر مبناي ساختار توليد سال 1367، كه نمايانگر دوره پايان جنگ و شروع بازسازي در اقتصاد است و دوم، پيش‌بيني توليد سال 1383 بر مبناي ساختار توليد سال 1378، كه دوره بعد از بازسازي در اقتصاد را متصور است. در ادامه، بر مبناي دو دوره زماني مطرح شده، خطاي پيش‌بيني توليد كل و بخش‌هاي اقتصادي بويژه بخش‌هاي بلوغ‌يافته در الگوهاي داده- ستانده با به‌كارگيري معيار ميانگين قدرمطلق انحراف (MAD) مورد سنجش قرار گرفته است. يافته‌هاي مقاله حاكي از آن است كه نخست، بر مبناي دو دوره زماني مطرح شده، الگوي ليونتيف خطاي پيشبيني كمتري را براي توليد كل ارايه ميكند و از قابليت پيشبيني بهتري نسبت به الگوي گش برخوردار است. دوم آنكه، در دوره پايان جنگ و شروع بازسازي، از بين بخش‌هاي كشاورزي، ساختمان و معدن، الگوي گش فقط براي بخش معدن، خطاي پيش‌بيني كمتري را نسبت به الگوي ليونتيف ارايه دارد؛ لذا در ايران تنها بخش معدن، بخش بلوغ‌يافته است و بخش‌هاي كشاورزي و ساختمان، بخش‌هاي كمتر بلوغ‌يافته تلقي مي‌شوند.
چكيده لاتين :
Prediction of variables is one of the main tasks of different sciences including economics. According to the existing literature, the Leontief demand-side model (LDM) and Ghosh supply-side model (GSM) are used to predict sectoral output. The prerequisite for predicting sectoral output is to identify the mature and immature sectors. In this paper, we predict sectoral output for two periods: First, we predict output in 1999 based on the output structure in 1988, as the endpoint of war and beginning of the reconstruction of economy. Then, we predict output in 2004 based on the output structure in 1999, as the initial point of post-reconstruction of the economy. For two periods mentioned, LDM provides low error in predicting aggregate output and is of more predictability than GSM. In addition, for the second period. i.e., post-war and construction period, GSM compared to LDM only provides low error in predicting output in mining sector among agriculture, construction and mining sectors. Therefore, mining sector appears as mature sector, and agriculture and construction sectors are considered as less-matured sectors.
عنوان نشريه :
سياست گذاري پيشرفت اقتصادي
عنوان نشريه :
سياست گذاري پيشرفت اقتصادي
لينک به اين مدرک :
بازگشت