كليدواژه :
اقتصاد اسلامي , سياست گذاري اقتصادي , فضيلت گرايي , فايده گرايي , اخلاق واقتصاد
چكيده فارسي :
سياستگذاري اقتصادي اساساً بر نوعي رويكرد اخلاقي مبتني است كه هدف و جهت آن سياست را تعيين ميكند. در اقتصاد متعارف رويكرد «فايدهگرايي»، بنيان اخلاقي سياستها را شكل ميدهد. در فلسفه اخلاق، فايدهگرايي، رقيبان ديگري از جمله «فضيلتگرايي» دارد كه ابتناي سياستها بر آنها، نتايج متفاوتي را به دنبال دارد. در اين مقاله، فضيلتگرايي بهعنوان بديلي براي فايدهگرايي در سياستگذاري اقتصادي بررسي و به اين سوال پرداخته شده كه اين رويكرد اخلاقي، چگونه ميتواند در عرض فايدهگرايي، به ايفاي نقش و اثرگذاري در سياستها بپردازد.
در اين خصوص نظام تعليم و تربيت بسترساز بسيار مهمي براي سياستهاي اقتصادي است و فايدهگرا يا فضيلتگرا بودن افراد جامعه تا حد زيادي در اين نظام رقم خورده و سپس زمينه را براي سياستهاي اقتصادي فايدهگرا يا فضيلتگرا فراهم ميكند. ضمن اينكه سياستهاي اقتصادي ميتوانند بهطور مستقيم فضايل را در جامعه ترويج يا آنها را تضعيف و حتي تخريب كنند كه در اين صورت جامعه مجبور به پرداخت هزينههاي اخلاقي و مالي فراواني براي جبران كاركردهاي از دست رفته فضايل است. رويكرد فضيلتگرا در اخلاق، به دليل قرابتهايي كه در مباني خود با تعاليم اسلامي دارد، ميتواند دلالتهايي براي اقتصادي اسلامي به همراه داشته باشد