عنوان مقاله :
بكارگيري روش اصلاحشده حذففرضي در ايجاد اشتغال براي اقتصاد ايران
عنوان فرعي :
Application of Modified Extraction Method in Employment Generation in Iran
پديد آورنده :
جهانفر نيلوفر
پديد آورندگان :
طائي حسن نويسنده گروه اقتصاد,دانشگاه علامه طباطبايي,ايران Taee Hasan , بانويي علي اصغر نويسنده دانشگاه علامه طباطبايي,; Banouei A.A.
سازمان :
دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
اشتغال , توان اشتغالزايي مستقيم و غيرمستقيم , جدول داده-ستانده , روش حذففرضي , روش حذففرضي اصلاحشده , روش سنتي
چكيده فارسي :
به كارگیری روش سنتی در سنجش عملكرد توان اشتغالزایی بخشهای اقتصادی دچار نارسایی است و نتایج آن نمیتواند اطلاعات مفیدی برای تصمیمگیری در اختیار سیاستگذاران بازار كار قرار دهد. برای رفع این نارسایی، «ملر و مارفان»، روش «حذففرضی» را پیشنهاد میكنند. روش مذكور نیز همانند روش سنتی، مبادلات واسطهای را اساس سنجش توان اشتغالزایی قرار میدهد كه به نظر، شرط لازم است ولی كافی نیست. در این مقاله، نشان داده شده كه شرط لازم و كافی در سیاستگذاری و برنامهریزی اشتغال بخشی، مستلزم در نظر گرفتن همزمان اندازه واقعی تقاضای نهایی بخشها و مبادلات واسطهای بین بخشی است. این مساله بهرغم به كارگیری روش حذف فرضی، مورد توجه پژوهشگران در ایران قرار نگرفته است. روش پیشنهادی مقاله، هر دو شرط را تأمین میكند. هر سه روش سنتی، حذف فرضی ملر و مارفان و پیشنهادی، مبنای محاسبه بر اساس جدول داده-ستانده سال 1390 ایران حول یك سؤال محوری قرار گرفتهاند. آن سؤال این است كه «كدامیك از سه روش سنتی، حذف فرضی ملر و مارفان و روش اصلاحشده حذف فرضی، تصویر واقعبینانهتری از اهمیت اشتغالزایی بخشها را در اقتصاد ایران بهدست میدهد؟». یافتههای كلی سه روش مذكور عبارتند از: یك) در روش سنتی و ملر و مارفان، بخش كشاورزی نسبت به صنعت در ارجحیت قرار میگیرد؛ دو) در روش پیشنهادی، اهمیت بخش صنعت از منظر نفر- شغل مستقیم و غیرمستقیم از دست رفته، بیشتر از بخش كشاورزی است. سه) وقتی فقط نفر- شغل غیرمستقیم از دست رفته ملاك سنجش اهمیت بخشها در نظر گرفته شود، بخشهای صنعت، ساختمان و عمدهفروشی و خردهفروشی، در رتبههای اول تا سوم و بخش كشاورزی، در رتبه چهارم قرار میگیرد.
چكيده لاتين :
Application of the traditional method(TM) in measuring the sectoral employment generation has some drawbacks. Therefore, the results could be misleading. To tackle the defects, Meller and Marfan proposed the Hypothetical Extraction Method (HEM). Like the TM, the HEM uses the intermediate transaction as a basis for measuring employment generation, which seems a necessary not sufficient condition. This paper confirms that necessary and sufficient conditions for policy-making and planning in sectoral employment require both real sectoral final demands and inter-sectoral intermediate transactions. To our knowledge, the HEM has been overlooked by the Iranian researchers. The Proposed Modified Method (PMM) satisfies both conditions. The updated 2011 Input-Output table has been used to operationalize TM, HEM and PMM under the following question: which method provides the real picture of the sectoral employment generation? Overall findings reveal that: a) in TM and HEM, agriculture sector is preferred to industry sector; b) in PMM, industry sector is more important than agriculture sector in terms of direct and indirect lost employment; c) when we use only indirect lost employment in identifying sectoral employment generation, industry, construction, wholesale and retail sectors get the first to third ranks, whereas agriculture sector appears in fourth rank
عنوان نشريه :
سياست گذاري پيشرفت اقتصادي
عنوان نشريه :
سياست گذاري پيشرفت اقتصادي