مباني فقهي مديريت خطر در مقابله با بزهكاري

The foundations of Risk Management theory against criminality in Islamic jurisprudence

در رویارویی با پدیدۀ بزهكاری دو رویكرد اساسی متصور است، یكی رویكرد ارزش‌محور كه تعیین رفتار مجرمانه و واكنش در قبال آن را بر اساس ارزش‌های جامعه به‌طور جزمی پیش‌بینی می‌كند و اجرای آن را در هر شرایط و به هر قیمتی لازم و مفید می‌داند و دوم رویكرد مدیریت خطر یا به تعبیری ریسك كه به‌جای نگاه صرفاً هنجاری و ارزشی معتقد است باید جرم را به‌عنوان یك پدیدۀ اجتماعی (كه ساختار جامعه اصلی‌ترین عامل آن است) پذیرفت و مدیریت كرد. بر اساس نظریۀ مدیریت ریسك چه‌بسا در مواردی باید برای اجتناب از رفتارهای پرخطر، رفتارهای با خطر كمتر را جرم‌زدایی كرد كه گاهی این امر با نگاه هنجاری همسو نیست. سیاست جنایی بر اساس این نظریه بر برخی مبانی و اصول فقه امامیه منطبق است كه باید بررسی شوند. مباحثی مانند قاعدۀ اهم و مهم، دفع افسد به فاسد و امثال آنها شاید به‌عنوان اصلی‌ترین مبانی این رویكرد، باب سخن جدیدی در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران باشد.

The foundations of Risk Management theory against criminality in Islamic jurisprudence There are two basic approaches in dealing with crime. The first one is a value-based approach that determines the criminal behavior and reactions against it, based on the values of society in a dogmatic way and Run it in any conditions and by any means and believe that it is necessary and useful. The second approach is the risk management that instead of looking at just the norms and values, believes that we should consider the facts as they are. Crime as a social phenomenon that the structure of society is its main factor should be managed. According to Risk Management Theory, perhaps in some cases to prevent risky behaviors we have to decriminalize Behaviors with a lower risk. Sometimes this is not consistent with the normal or value-based look. According to this theory, criminal policy matches On some principles of Shia-jurisprudence and it is necessary to be examined.