عنوان مقاله :
تحليل سياستهاي تجاري و ارزي در ايران در چارچوب مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي
عنوان فرعي :
Analyzing Trade and Exchange Rate polices in Iran Using a DSGE Model
پديد آورندگان :
وليبيگي حسن نويسنده موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني,ايران , ابراهیمی ایلناز نويسنده استادیار اقتصاد پژوهشكده پولی و بانكی Ebrahimi Ilnaz , سحابی بهرام نويسنده استادیار گروه اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس Sahabi Bahram
سازمان :
دانشیار گروه اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس
كليدواژه :
چسبندگي , سياست تجاري , صادرات , مدل DSGE , نرخ ارز , نفت , واردات
چكيده فارسي :
اجرای سیاستهای كاهش نرخ تعرفه به جهت تاثیرگذاری روی صنایع داخلی و سیاست كاهش ارزش پول ملی با توجه به اثرات چند وجهی آن از اهمیت خاصی برخوردارند. هدف این مقاله، بررسی اثرات سیاستهای تجاری و ارزی در ایران در چارچوب مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) برای یك اقتصاد باز، كوچك و نفتی بر روی متغیرهای كلان اقتصادی بویژه صادرات و واردات است. بدین منظور بحث اثرات انتقال ناقص نرخ ارز در قالب چسبندگیهای اسمی وارد مدل شده است. در این مقاله پارامترهای مدل طی دوره 1352 تا 1393با استفاده از روش بیزی برآورد شدهاند. نتایج حاصل از توابع عكسالعمل آنی حاكی از آن است كه تكانه مثبت نرخ ارز، اشتغال و تولید ملی را افزایش و ارزش واردات كل را كاهش میدهد. اثر این تكانه بر روی صادرات غیر نفتی و رابطه مبادله مثبت است. لیكن به دلیل تغییرات كم آن، انتظار نمیرود با كاهش ارزش پول ملی تحرك جدی در صادرات غیرنفتی شاهد باشیم. همچنین اثر تكانه مثبت در نرخ تعرفه كالاهای واسطهای، منجر به كاهش واردات همین اقلام، افزایش در تولید ملی و اشتغال و در مجموع كاهش واردات كل محصولات و صادرات غیر نفتی میشود. از سوی دیگر تكانه مثبت نرخ تعرفه كالاهای مصرفی منجر به كاهش واردات كالاهای مصرفی و واردات كل محصولات میشود و تاثیرات محسوسی بر تولید و اشتغال ندارد.
چكيده لاتين :
Reducing the tariff rates is very important to avoid because it negatively affects domestic industries and leads to devaluation of the national money. Such a reduction, indeed, has multidimensional effects. The aim of this paper is to investigate the effects of trade policy and exchange rate policy in Iran in the framework of a DSGE model for an open small oil-exporting economy on the macro economic variables especially imports and exports. The incomplete exchange rate pass-through in the form of nominal rigidity is also discussed in the model. The model parameters are estimated from 1973 – 2014 using the Bayesian method. The results about the Impact impulse-response function show that the positive shock of exchange rate increases the output and employment and decreases the imports. The impact of this shock on exports, although positive, due to its low elasticity, is not strong enough to increase non-oil exports. Additionally, the effects of positive shocks on intermediate goods tariff rates cause a reduction in the import of these goods, increasing the output and employment, and, in general, reduction of total imports and exports. Also, the positive shock of tariffs on consumer’s goods causes to reduce the import of these goods and total imports.
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي