شماره ركورد :
970476
عنوان مقاله :
بكستر و آرمسترانگ، طرح دو رويكرد در متافيزيك و امكان تعامل
عنوان به زبان ديگر :
Bexter and Armstrong: Two Approaches in Metaphysics and the Possibility of Interaction
پديد آورندگان :
آيت الله زاده شيرازي، محمدحسن دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده ادبيات و علوم انساني
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
7
تا صفحه :
21
كليدواژه :
بكستر , آرمسترانگ , متافيزيك
چكيده فارسي :
اين مقاله متمركز بر استفاده آرمسترانگ از متافيزيك بكستر در تبيين تحقق كليات در جزييات است. براي آرمسترانگ صادق ساز گزاره هاي ضروري اين هماني هاي جزيي هستند. آرمسترانگ گمان ميكند كه بر مبناي اين هماني جزيي، آنطور كه در متافيزيك بكستر بين كليات و جزييات رخ مي دهد، نه تنها ميتوان تحقق كليات در جزييات را توضيح داد، بلكه حتي ميتوان ضرورتِ تحقق كليات در جزييات صحبت كرد. به نظر نگارنده اين استفاده مختل است. زيرا 1) كليات و جزييات، آنچنان كه در متافيزيك آرمسترانگ طرح ميشود، داراي اجزاء (فورمال) نيستند، و لذا نميتوانند اين هماني جزيي را تقويم كنند و 2) اين هماني جزيي، آنچنان كه در متافيزيك بكستر طرح ميشود، مفاد بين شمارش دارد كه اساساً با فهم آرمسترانگي از اين هماني جزيي در تقابل است.
چكيده لاتين :
This paper investigates and elaborates the way Armstrong has concerned himself with Baxter’s metaphysics. For Armstrong, the truthmakers for necessary truths are partial identities. He believes that Baxter’s partial identity between universals and particulars is perfectly matched with this idea where they can jointly make some necessary propositions about the instantiation of universal in particulars, true. To me, this is flawed at least for two reasons. First, particulars and universals, as explained in Armstrong’s metaphysics, have no parts, and thus they do not constitute any partial identity. Second, partial identity in Baxterian sense can be only understood if cross-count identity has already been established. But this latter concept has no place in Armstrong’s metaphysics
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
شناخت
فايل PDF :
3673581
عنوان نشريه :
شناخت
لينک به اين مدرک :
بازگشت