شماره ركورد :
971222
عنوان مقاله :
كاربرد استصحاب در قوانين مدني به تفكيك نوع آن
عنوان به زبان ديگر :
The Use of Istishab in Civil Law Distinguished by its Different Types
پديد آورندگان :
عرب خزائلي، عباس دانشگاه آزاد ساري , مرادخاني، احمد دانشگاه آزاد قم
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
147
تا صفحه :
160
كليدواژه :
استصحاب , شبهات موضوعيه , شبهات حكميه , مقتضي و مانع
چكيده فارسي :
در شريعت مقدس اسلام، احكام شرعي فرعي، با استعانت ادله اربعه مورد استخراج و استنباط قرار مي گيرد و اين در كليات امر است و تكاليف مكلفين در موارد جزئي و خاصي و استنتاج احكام آن تعيين نگرديده است و از ابتداء چاره جوئي و تدبير نگرديده است. براي حل اين معضل، مجتهدين عظام و فقهاء عاليقدر دست به كار شدند به عرصه عمل ورود نمودند. استصحاب، يكي از اصولِ عمليه است. هرگاه شخصي به وجود موضوعي يا وجود حكمي در زمان گذشته علم و يقين نمايد؛ سپس اين علم در زمانِ حال، به جهتي از جهات، مورد شك و ترديد و دودلي قرار گيرد، اگر اساس و مبناي معتبر را اين قرار دهد كه حالت سابق چه بوده است و حكم به باقي ماندن بر حالت سابق نمايد، گفته مي شود كه آن حكم خاصي يا آن موضوعِ خاصي، استصحاب گرديده است. مثلاً به وجود و حيات فردي در سال يكهزاروسيصدوپنجاه علم و قطع داريم در سال 1370ايشان غايب مفقودالاثر شده و پدرش فوت نموده است. آيا بايد براساس حيات او را وارث پدر به حساب آوريم و به او ارث تعلق گيرد يا براساس مرگ، ارثي به او تعلق نگيرد؟ در اينجا يقين سابق حيات و زندگي فرد است و شك لاحق، شك در موت اوست اگر براساس زندگي و يقين سابق عمل كنيم حيات و زندگي آن فرد را استصحاب نموده ايم. چون اصل استصحاب داراي جايگاه ممتازي در حقوق مدني و فقه اماميه است. در اين مقاله سعي در تدوين و تجزيه و تحليل اين اصل پركاربرد در حقوق مدني و فقه شيعه مي باشد
چكيده لاتين :
The subsidiary religious laws، in the sacred Islamic law، are extracted and inferred using the book (Quran)، tradition، consensus (among Fokaha) and wisdom. However، it is very general in nature and no more specific details had been set from the beginning. The great mujtahids and scholars of Fiqh embarked upon the problem in order to solve it. Accordingly، Istishab is considered as one of the oft-used principles in this respect. It is where a situation existing previously is presumed to be continuing at present، although there is some doubt، it presumes the continuation of the fact until the contrary is proven. For example: we know that someone was certainly alive in 1971، and was missed in 1991 when his father died. Doubt arises as to whether a man is still alive and can inherit his father's wealth? The previous certainty، in this case، is presumed to be continuing at present that he is known to have been alive. In case of doubt، on the contrary، it is assumed that he is deceased. However، by istishab، the presumption will be that the death is not proven. Because the principle of Istishab، has a privileged position in civil law and Imamieh jurisprudence. The purpose of this study was to analyze the role of Istishab in civil law and Imamieh jurisprudence.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فقه و حقوق اسلامي - دانشگاه آزاد اسلامي واحد بابل
فايل PDF :
3681198
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فقه و حقوق اسلامي - دانشگاه آزاد اسلامي واحد بابل
لينک به اين مدرک :
بازگشت