عنوان مقاله :
بررسي اسلوب هاي تعليم و فتوا در بيان احكام و نقش آن در اختلاف و تعارض روايات
عنوان به زبان ديگر :
Investigating teaching and verdict issuance methods with regard to explanation of religious laws and its role in difference and contradiction among traditionsدراسة أساليب التعليم و الفتوي في بيان الأحكام و دورها في اختلاف الحديث
پديد آورندگان :
غروي، سعيده دانشگاه قم , تبريزي زاده اصفهاني، راضيه دانشگاه پيام نور اصفهان
كليدواژه :
تعارض روايات , اسباب اختلاف , اسلوب بياني , اسلوب فتوايي
چكيده فارسي :
حديث، يكي از منابع مهم شيعه براي استنباط احكام شرعي است. اين منبع، در مواردي با آسيب هايي چون اختلاف و تعارض ظاهري مواجه است. نتيجه بررسي تطبيقي برخي از روايات به ظاهر متعارض، حكايت از آن دارد كه اختلافات پديد آمده، داراي اسبابي است كه با تامل بيشتر در متن، فضاي صدور، و ناقل و راوي روايت، از ميان خواهد رفت. از جمله مسائلي كه در بررسي متن و فضاي صدور، بايد مورد تامل بيشتر قرار گيرد، اسلوب بياني معصوم : در تبيين احكام است. در اين نوشتار به دو اسلوب «فتوا» و «تعليم» در بيان حكم از سوي امامان و نقش آن در تعارض روايات اشاره شده است. تفاوت اين دو اسلوب در قالب اجرايي، نوع حكم صادره و مخاطبان به چشم مي خورد. اسلوب تعليم - كه مختص فقها و مفتي هاي صحابه بوده است - با دقت در تدريجي بودن تبيين حكم، تغيير حكم به واسطه نسخ و مخير بودن در گزينش هر كدام از احكام بيان شده در اين اسلوب، قابل رفع تعارض است. مخاطب امام در اسلوب فتوايي، تمام افرادي است كه براي طرح سوال جزيي و شخصي خويش به امام رجوع مي كنند؛ خواه از اصحاب و ياران خاص و خواه از عامه مردم. توجه به شرايط، استعداد و ويژگي سائل و نيز تكلم به زبان و لهجه مخاطب از جمله مسائلي است كه در اين اسلوب مورد دقت قرار ميگيرد.
چكيده لاتين :
Hadith is a major source of the Shi'ites in inference of religious laws. This source faces, in certain cases, damages such as apparent difference and contradiction. The result of a comparative study on certain traditions that seem to be contradictory indicates that the differences occurred, originate from factors that will be settled if the text of tradition, its atmosphere of issuance and the hadith transmitter are studied with more contemplation.
One of the issues that requires more contemplation, when the text and the issuance circumstance are studied, is the explanation method applied by an infallible figure (i.e. the Prophet or Imams) for elucidating the religious laws. In this article, the two methods of "fatwa" (verdict) and "teaching" for elucidating the ruling (or ordinance) and its role in (occurrence of) contradiction among traditions are referred to. These two methods can be differentiated from one another from the aspects of executive form, kind of the ordinance issued and the audience. The contradiction in the method of teaching, which was exclusively for the jurisprudents and the muftis among the Companions, can be resolved by taking into consideration the gradual nature of the ordinance, changing the ordinance due to abrogation and the optional state in selecting each of the ordinances in this method. The audience of the Imam in the fatwa-oriented method includes all individuals who refer to the Imam to raise their personal and trivial questions, whether they be of the disciples of the Imam or his eminent companions or of the common people. Considering the conditions and characteristics of the asker, as well as the language and dialect of the audience is among issues that are cared in this method.
چكيده عربي :
يعد الحديث حهد المصهادر المهمهة للشهيعة فه اسهتنباط الأحكهام الشهرعية، و قهد يبتلهي
ههذا المصهدر بهبعض الآفهات نظيهر الاخهتلاف و التعهارض الظهاهري بهين بعهض الأحاديهث. و
الدراسههة التطبيقيههة لههبعض الروايههات المتعارضههة ظههاهر ا تنتههه بنهها إلههي ن هههذه الاختلافههات
نا،مة عن بعض الأسباب، و مهن خهلال التأمهل فه النصهوص، و ،هواء الصهدور، و الهرواة لهها،
سهيزول التنهاف المو،هود بينهها. و مهن ،ملهة الأمهور الته ينبغه الالتفهات إليهها ثنهاء دراسهة
النصههوص و ،ههواء الصههدور ههه الأسههاليب البيانيههة للمعصههومين علههيهم السههلام فهه بيههان
الأحكام. و قد شرنا ف هذا البحث الي سلوبين مهن سهاليب ههل البيهت فه بيهان الأحكهام
و شرنا لدورهما ف اختلاف الحديث. » التعليم « و » الفتوي « : هما
و يختل هذان الأسهلوبان فه الْ،هراء و نهوع الحكهم الصهادر و نهوع المخاطهب؛ فالأسهلوب
التعليمه خهاص بالفقههاء و مهن تهولي الْفتهاء مهن صهحاب الأ مهة، و يمكهن عهلاج اخهتلاف
الروايات ف هذا النطاق بأمور نظير: تدريجية الأحكام، تغير الحكم بسهبب النسهخ، و التخييهر
ههو ،ميهع الهذين طرحهوا » الفتهوي « ف العمل بكلا الأمرين. و إن المخاطب للإمام ف سهلوب
سئلة ،ز ية علي المعصوم و كان ر،وعهم للإمام بصهورة شخصهية، سهواء كهانوا مهن صهحاب
الأ مهة، م مهن عامهة النهاس. و مهن ،ملهة الأمهور الته ينبغه لحاظهها فه ههذا الأسهلوب هه :
لحار الشرا ر الحاكمة، و قابليات السا ل و خصوصياته، مضاف ا إلي لغة المتكلم و لهجته.