عنوان مقاله :
روايات اعتراض امام حسين (ع) به صلح امام حسن (ع) در ترازوي نقد
عنوان به زبان ديگر :
A criticism about the traditions denoting Imam Husayn's protest against Imam Hasan's peace treaty روايات اعترا الإمام الحسين علي صلح الإمام الحسن في ميزان النقد
پديد آورندگان :
محمدجعفري، رسول دانشگاه شاهد , رضايي، زهرا دانشگاه شاهد
كليدواژه :
صلح امام حسن (ع) , روايات اعتراض امام حسين (ع) , نقد روايات , اختلاف افكني امويان
چكيده فارسي :
از حوادث مهم صدر اسلام - كه گاه در غبار تحريف فرو رفته - صلح امام حسن 7 است. يكي از چالش هاي مربوط به اين صلح روايات نسبتاً فراواني است كه از اعتراض امام حسين 7 به اين صلح سخن مي گويند. اين روايات از دو جهت نقدپذير هستند: نخست، نقد بيروني يا سندي و دوم، نقد دروني يا محتوايي. در نقد بيروني، مشخص گرديده كه اسنادِ يك به يك روايات ضعيف هستند. نقد دروني يا محتوايي با دو دسته معيار: 1. درون ديني، 2. برون ديني محقق شده است. در نقدهاي درون ديني - كه مهم ترين معيارهاي نقد در اين پژوهش است - روايات اعتراض، با بهره گيري از: الف) روايات عام معارض، ب) روايات خاص معارض، و در نقد برون ديني با نقدي تاريخي نقد شده اند. بررسي ها حكايت از آن داشت كه امويان با هدف نشان دادن اختلاف ميان رهبران ديني و ايجاد سستي ميان پيروان، به جعل اين روايات روي آوردند.
چكيده لاتين :
One of the important events of the early Islam that has been afflicted with distortion is the peace treaty of Imam Hasan (a.s.). A challenge related to this peace treaty is the existence of relatively numerous traditions denoting Imam Husayn's protest against this it. These traditions can be criticized from two aspects: externally or from the aspect of isnads, and internally or from the aspect of content. As for external aspect, the isnads of each and every of these traditions proved to be weak. The internal or the content-oriented criticism was made within two standard categories of confessional and non-confessional (or lit. intra-religious and extra-religious). In confessional criticisms – that constitute the most important criterion of criticism in this research – the traditions of protest have been criticized by taking advantage of a) general contradictory traditions, and b) particular contradictory traditions. In non-confessional criticism, the traditions were criticized by making use of a historical criticism. It is concluded eventually that the Umayyads have fabricated these traditions with the purpose of showing difference between religious leaders and creating frailty and weakness among the followers and adherents.
چكيده عربي :
مهن الحهوادث المهمهة فه صهدر الْسهلام و الته علاهها لبهار التحريه حيانه ا هه صهلح
الْمام الحسن . و إن من ،ملة المنعطفات الته وا،ههها ههذا الصهلح ههو الروايهات الكثيهرة
نسبي ا و الدالة علي اعتراض الْمهام الحسهين علهي مفهاده. و ههذه الروايهات قابلهة للنقهد مهن
زاويت السند و المضمون، مها السهند فهين ،ميهع سهانيدها ضهعيفة، و مها المضهامين فهيمكن
نقدها بنهوعين مهن المعهايير، همها: 1هه معهايير المنظومهة الدينيهة. 2هه المعهايير الخار،هة عهن إطهار
الدين. مها الأول ه و الهذي ههو ههم معهايير ههذا البحهث ه فههو مهن خهلال: اله ( الروايهات العامهة
المعارضهة. ب( الروايهات الخهاص المعارضهة. و مها الثهان ؛ فههو مهن خهلال النقهد التهاريخ . و
الذي انتهينا اليه مهن خهلال البحهث ههو ن يهادي الجعهل الأمويهة طالهت ههذه الأخبهار بههدف
إبراز الاختلاف بين القادة الدينيين و تضعي معنويات تباعهم.