عنوان مقاله :
ارزيابي فلسفي مدل خطي از تمايز علم محض- علم كاربرديمطالعهاي موردي در علم نانو
عنوان فرعي :
A Philosophical Assessment of the Linear Model
of Pure Science-Applied Science Distinction
پديد آورنده :
يغمائي ابوتراب
سازمان :
استادیار پژوهشكدة مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی
كليدواژه :
علم محض , بازنمايي علمي , مدل خطي , علم كاربردي , طراحي , علم نانو
چكيده فارسي :
تقسیمبندی علوم به محض و كاربردی سابقهای دویست ساله دارد. در این مدت، فیلسوفان و مورخان علم و فناوری درگیر این مسأله بودهاند كه چه معیاری این دو نوع علم را از یكدیگر متمایز میكند. مدل خطی یكی از قدیمیترین و رایجترین مدلهاست كه مبتنی بر معیار حاصل از آن، هدف علم محض رسیدن به معرفت است، در حالیكه هدف علم كاربردی بهكار گرفتن معرفت علمی برای حل مشكلات عملی است. در این مقاله استدلال خواهد شد كه مدل خطی برای تمایز علم محض– علم كاربردی در حوزهی نانو كارآمد نیست. بنابراین، اگر پیش فرض تمایز علم محض از علم كاربردی درست باشد، رسم تمایز در حوزهی مذكور نیازمند مدلی دیگر است.
چكيده لاتين :
The history of pure science-applied science distinction goes back to 19th century. Philosophers of science and technology and science studies practitioners since then have been involved in how to separate pure from applied science. The linear model of the distinction is one of the oldest models on which the goal of pure science is acquiring knowledge, while applied science tries to solve practical problems. In this article, I will argue that the liner model to draw the distinction in nano-science is inadequate. So, another account is needed to distinguish them, provided that our assumption about the distinction per se in nano-science is applicable