عنوان مقاله :
اثربخشي آموزش گروهي برنامهريزي عصب زبانشناختي بر ميزان اميد و كيفيت زندگي كودكان سرطاني
عنوان فرعي :
The Effectiveness of Nerve Planning Group-Languages Cognitive Expectancy and Quality of Life for Children With Cancer
پديد آورنده :
آقاخانی ساناز
پديد آورندگان :
بهاري فرشاد نويسنده
سازمان :
كارشناس ارشد، گروه روانشناسی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین، ایران.
كليدواژه :
Quality of life , برنامهريزي عصب زبانشناختي , كيفيت زندگي , كودكان سرطاني , Hope , اميد , Cancer children , neuro-linguistic programming
چكيده فارسي :
اهداف پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش گروهی برنامهریزی عصب زبانشناختی بر میزان امید و كیفیت زندگی كودكان سرطانی انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل كودكان سرطانی دختر و پسر سرپایی در بیمارستان امیركبیر و انجمن سرطان تبسم در سال ۱۳۹۵بودند كه متقاضی شركت در جلسات آموزش گروهی برنامهریزی عصب زبانشناختی و در حال انجام درمان بودند. بدین منظور ۴۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه برنامهریزی عصب زبانشناختی و گروه گواه به طور مساوی تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه كیفیت زندگی كودكان و مقیاس امید كودكان اسنایدر بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل كواریانس چندمتغیره و آزمون t همبسته برای مرحله پیگیری تحلیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۲ نیز تحلیل شد.
یافته ها نتایج نشان داد آموزش گروهی برنامهریزی عصب زبانشناختی بر افزایش كیفیت زندگی و امید مؤثر بود و به ترتیب ۷۰ و ۴۰ درصد از واریانس آن را پیشبینی میكند.
نتیجه گیری با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت كه آموزش برنامهریزی عصب زبانشناختی منجر به افزایش كیفیت زندگی و امید در كودكان سرطانی شده است.
چكيده لاتين :
Objectives This study aimed to examine the effect of Neuro-Linguistic Programming (NLP) on the hope and quality of life in children with cancer.
Methods The study design is quasi-experimental study with pretest, posttest, follow-up and control group. Study population consisted of children (male and female) with cancer at AminrKabir Hospital and Tabassom Cancer Support Community in 2016 who applied for NLP training and were under treatment. Of these, 40 were selected by random sampling, and assigned to NLP and control groups. The data collection tools were Childrenʹs Hope Scale (CHS) and Generic Children’s Quality of Life (GCQ) questionnaire. Data analysis was performed using descriptive statistics, multivariate analysis of variance (MANOVA) and dependent t test in SPSS V. 22.
Results Results showed that NLP training had significant effect on the hope and quality of life, and could predict 40% and 70% of variance for hope and quality of life in children with cancer, respectively.
Conclusion According to the findings of this study, NLP training increased the quality of life and hope in children with cancer.
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران