مقايسه اثربخشي روش تدريس مبتني بر هوش منطقي رياضي با روش تدريس؛ سنتي بر بهبود جو رواني اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان

Comparison of the effectiveness of logical-mathematical intelligence based teaching with traditional teaching to improve the socio psychological state of the classroom and academic achievement of six graders of primary school

هدف اين پژوهش ، مقايسه اثر بخشي روش تدريس مبتني بر هوش منطقي رياضي با روش تدريس سنتي بر بهبود جو رواني اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پايه ششم ابتدايي بوده است . نوع پژوهش شبه آزمايشي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماري اين تحقيق دانش آموزان دختر پايه ششم دوره ابتدايي شهرآمل در سال تحصيلي 94- 1393 بوده است . حجم نمونه متشكل از 60 نفر دانش آموز دختر بود، كه 30 نفر گروه آزمايش و 30 نفر گروه گواه بوده است ؛ و با روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري به كار رفته ، در اين پژوهش آزمون پيشرفت تحصيلي رياضي و پرسشنامه جو رواني اجتماعي بود؛ كه پايايي آنها به ترتيب 0/79و0/62 بدست آمد. در ابتدا از هر دو گروه آزمايشي و گواه پيش آزمون پيشرفت تحصيلي رياضي و جو رواني اجتماعي به عمل آمد. سپس متغير آزمايشي (آموزش مبتني بر هوش منطقي رياضي) در 16جلسه براي گروه آزمايشي اجرا شد. در گروه گواه نيز همان مباحث به شيوه سنتي آموزش داده شد. سپس ، پس آزمون برروي هردو گروه اجرا شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از روشهاي آمارتوصيفي (ميانگين ، انحراف معيار) و آزمون هاي استنباطي تحليل كواريانس چند متغيري ( مانكوا)، استفاده گرديد. نتايج به دست آمده از تحليل كواريانس نشان دادكه ، مقايسه اثر بخشي روش تدريس مبتني بر هوش منطقي رياضي با روش تدريس سنتي بر بهبود جو رواني اجتماعي وپيشرفت تحصيلي دانش آموزان پايه ششم ابتدايي تاثير گذار بوده است .

The purpose of the present study is the comparison of the effectiveness of logical-mathematical intelligence based teaching with traditional teaching to improve the socio psychological state of the classroom and academic achievement of six graders of primary school. The design of the study is quasi-experimental including pre-test, post-test and experimental as well as control group. The participants are some female six-graders of primary school in Amol, Iran studying in 2014-2015. The subjects of the study, through simple random sampling, include 60 girls divided into two groups: experimental and control group each consisting of 30 subject. The instrumentation used in the study is a mathematics academic achievement examination and a questionnaire to measure the socio psychological state based on which the obtained reliability estimates were 0.62 and 0.79. At the beginning of the study, both groups were given not only the pre-test but also the questionnaire. Through 16 sessions, the experimental group was exposed to logical-mathematical based teaching whereas the control group went through the traditional approach. Having given the post-test of the study. In order to have a comprehensive data analysis, inferential statistics was employed e.g. mean, variance, SEM, as well as inferential measures, and the covariance multi-variance analysis i.e. ANCOVA. The findings of the present study indicate that logicalmathematical based teaching seems to be more effective than traditional teaching for improving the mental and social state and academic achievement of six graders of primary school.