شيوع اختلال هاي رفتاري در دانش آموزان و پيش بيني آن بر اساس آزارديدگي هيجاني

Prevalence of behavioral disorders in students and prediction of that based on emotional abuse

هدف: هدف از اين پژوهش بررسي شيوع اختلال هاي رفتاري و پيش بيني آن بر اساس آزارديدگي هيجاني در دانش آموزان متوسطه اول شهرستان جاجرم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصيفي- تحليلي مي‌باشد. جامعه اين پژوهش را كليه دانش‌آموز متوسطه اول شهر جاجرم تشكيل داد. 519 دانش آموز به صورت تمام شماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. اين دانش آموزان پرسشنامه خودگزارشدهي نوجوان و پرسشنامه آزاردهي هيجاني را تكميل نمودند. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آماري توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و روش هاي استنباطي (همبستگي پيرسون و رگرسيون) استفاده شد. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد بين اختلال‌هاي رفتاري (نمره كل، اختلال‌هاي نارسايي توجه-بيش‌فعالي، نافرماني مقابله‌اي و سلوك) با آزارديدگي هيجاني (نمره كل و خرده مقياس‌هاي آن) رابطه مثبت معناداري وجود دارد (p<0/05). نتايج تحليل رگرسيون نشان مي دهد متغيرهاي آزارديدگي هيجاني قادر به پيشبيني اختلالهاي رفتاري هستند (p<0/001). نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش نشان داد كه بين آزارديدگي هيجاني و اختلال هاي رفتاري رابطه وجود دارد بنابراين در محيط هاي آموزشي به اين مقوله ها بايد توجه بيشتري شود.

Objective: The aim of this study was predicting behavioral disorders based on emotional abuse in the first high school students. Method: Method of this study is descriptive-analytic method. Research community were included all first grade high school students in Jajarm city. 519 students were selected as sample through Census method. These students were completed adolescent self-reported questionnaire and emotional abuse questionnaire. To analyze data were used descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential methods (Pearson correlation and regression). Results: The results showed that there is a significant positive relationship between behavioral disorders (total scores, attention deficit-hyperactivity disorder, oppositional defiant and conduct disorder) and emotional abuse (total scores and its subscales) (p <0/05).. Regression analysis showed that the variables of emotional abuse could predict behavioral disorders. Conclusion: The results showed that educational and family environment should be pay attention to this issue because there is a significant relationship between emotional abuse and behavioral disorder