الگوي روابط علّي پيشايندها و پسايندهاي رفتارهاي سلامت در دانشجويان

Casual relations model of antecedents and consequences of health behaviors in university students

مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه­ اي رفتارهاي سبك زندگي ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت­ گيري ­هاي مذهبي دروني/بيروني و حمايت اجتماعي ادراك شده با بهزيستي هيجاني و رضايت از زندگي در دانشجويان انجام شد. 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهت­ گيري مذهبي دروني ـ بيروني آلپورت، مقياس چندبعدي حمايت اجتماعي ادراك شده ، نسخه تجديد نظر شده دوم نيمرخ سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت ، فهرست عواطف مثبت و منفي و رضايت از زندگي پاسخ دادند. در اين مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطه­اي رفتارهاي سبك زندگي ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت ­گيري­ هاي مذهبي دروني/بيروني و حمايت اجتماعي ادراك شده با بهزيستي هيجاني و رضايت از زندگي در دانشجويان از روش مدل ­يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد كه رابطه بين جهت­گيري مذهبي دروني و حمايت اجتماعي ادراك شده با رفتارهاي سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بين جهت گيري مذهبي بيروني با رفتارهاي سبك زندگي سالم مثبت و غيرمعنادار بود. همچنين، رابطه بين رفتارهاي سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضايت از زندگي مثبت و معنادار و با عاطفه منفي، منفي و معنادار بود.علاوه بر اين،نتايج روش آماري معادلات ساختاري نشان داد كه رابطه بين جهت ­گيري مذهبي دروني و حمايت اجتماعي با عاطفه مثبت و منفي و رضايت از زندگي از طريق از رفتارهاي سبك زندگي سالم به طور نسبي ميانجي گري مي­ شود. در نهايت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراكندگي نمرات رفتارهاي سبك زندگي از طريق جهت­ گيري­ هاي مذهبي دروني/بيروني و حمايت اجتماعي ادراك شده تبيين شد. همچنين، در مدل مفروض به ترتيب 64 ، 16 و 38 درصد از پراكندگي نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفي و رضايت از زندگي از طريق رفتارهاي سبك زندگي تبيين شد. نتيجه ­گيري: نتايج پژوهش حاضر نشان مي­ دهد كه بخشي از پراكندگي نمرات بهزيستي هيجاني و رضايت از زندگي در بافت پيش­بيني اين مولفه ­هاي شناختي و هيجاني بهزيستي از طريق ابعاد دروني و بيروني جهت ­گيري­ هاي مذهبي و حمايت اجتماعي ادراك شده، به كمك تفاوت در ميزان استفاده از رفتارهاي سبك زندگي سالم قابل تبيين است.

This study examined the mediating effect of health-promoting lifestyle behaviors on the relationship between internal/external religious orientations and perceived social support with emotional well-being and life satisfaction among university students. Method: On a sample consisting of 410 students (157 male 253 female), the Intrinsic/Extrinsic Religious Orientation Scale(I/EROS), the Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS), the Health-Promoting Lifestyle Profile-II (HPLP-II), the Positive and Negative Affect Schedule (PANAS) and the Satisfaction with Life Scale (SWLS)were administrated. Structural equation modeling was used to assess the mediating effects model of health-promoting lifestyle behaviors on the relationship between internal/external religious orientations and perceived social support with emotional well-being and life satisfaction among university students. Results: Results showed that there is a positive significant correlation between internal religious orientation and social support with healthy lifestyle behaviors and a positive non-significant correlation between external religious orientations with health-promoting lifestyle behaviors. Results also indicated that there is a positive significant correlation between health-promoting lifestyle behaviors with positive affect and life satisfaction and a negative significant correlation between health-promoting lifestyle behaviors with negative affect. Results of structural equation modeling also showed that the relationship between internal religious orientation and social support with positive and negative affect and life satisfaction is mediated fully by health-promoting lifestyle behaviors. In this hypothesized model, internal/external religious orientations and perceived social support factors accounted for 29% of the variance in health-promoting lifestyle behaviors. Also, health-promoting lifestyle behaviors accounted for 64%, 16% and 38% of the variance in positive affect, negative affect and life satisfaction variables, respectively. Conclusion: In sum, these finding show that the part of available variance in emotional well-being and life satisfaction in the context of prediction these cognitive and emotional components by internal/external religious orientations and perceived social support, accounted for persons' health-promoting lifestyle behaviors.